کربلا مدرسه نرجسیه(س) سنجان
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


تیر 1397
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          



انتظار ظهور حضرت مهدی ع




جستجو






Random photo

هرکاری از دستت برمیاد برای امام زمان انجام بده..‌.



  روز به خیر   ...

سلام مهربانان
روز چهارشنبه تون
سرشار از زیبایی

امروز
با سپردن همـه چیز
به دستان گرم خـدا
خـودت را برای
روزی بهتر آماده کن
آنوقت
زیباتر از همیشه
نفس می کشی
زیباتر از همیشه می بینی

موضوعات: مناسبتی  لینک ثابت



[چهارشنبه 1397-04-20] [ 05:00:00 ب.ظ ]





  ظهور   ...

? ظـهور امـام زمـان “عـج"یــکی از راهــهای نـجـات بـشـریت نـیـست…

? ظــهور"""""""تــنــهــا"""""""راه نــجات بـشریـت اسـت…

? اللهم عـجل لـولیـک الـفـرج ?

موضوعات: کربلا  لینک ثابت



 [ 03:58:00 ب.ظ ]





  امام زمان   ...

ایستگاه تفڪر

? چـہ روزگـار عجیبـی اسـت…
دارد بـی تـو می‌گـذرد ?

⁉ ڪﺪﺍﻡ ﯾڪ ﺍﺯ ﻣـﺎ ﺗﺄﺧﯿـﺮ ﺩﺭ ظہوﺭ ﺍﻣـﺎﻡ ﺭﺍ ﺟـﺪّے ﮔـﺮفتہ‌ﺍﯾـﻢ؟

⁉ ﺩﻭﺭے ﺍﺯ ﺍﻣـﺎﻡ ﭼـہ ﺗﻌـﺪﺍﺩ ﺍﺯ ﺷﯿﻌﯿـﺎڹ ﺭﺍ ﺩﺭﺩﻣﻨـﺪ ﻭ ﺩڸ‌ﻧﮕـﺮﺍڹ ﺳﺎﺧﺘـہ ﺍﺳـﺖ؟

⁉ ﺑـہ ﺭﺍﺳﺘـی ﺍﻣـﺎﻡ ﻋﺼـﺮ ﺩﺭ ڪﺠـﺎے ﺯﻧـﺪگی ﻣـﺎ ﻗـﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ؟

? ﻣﺘـﺄﺳﻔﻢ ڪہ ﺑﮕﻮﯾـﻢ ﺣﺘـﯽ ﺩﺭ ﺣﺎﺷﯿـہ ﺯﻧـﺪگی ﺑﺮﺧـی ﺍﺯ ﻣـﺎ ﻧﯿـﺰ ﺣﻀـﻮﺭ ﺁﻗـﺎ ﻟﻤـﺲ ﻧمی‌ﺷـﻮﺩ.

? بیـایید هـر یڪ از مـا ڪہ تـاڪنـوڹ غافـڸ بـوده‌ایم از همیـڹ الاڹ، از همیـڹ لحظـہ آغـاز ڪنیـم…

✅ نخستیـڹ گـام هـم طلـب عفـو از گـذشتـہ‌هاے آڪنـده از بـی‌مہـرے نسبـت بـہ امـام اسـت…

?اللّہـم اغفـرلـی ڪڸ ذنـب أذنبـتہ?

? دوستـاڹ امـام زمانمـوڹ خیلی تنہـاست❗️

موضوعات: کربلا  لینک ثابت



 [ 03:51:00 ب.ظ ]





  مادر   ...

تربیت فرزند به وسیله‌ی مادر،
مثل تربیت در کلاس درس نیست؛

با رفتار است،
با گفتار است،
با عاطفه است،
با نوازش است،
با لالایی خواندن است؛
با زندگی کردن است.
پیشاپیش روزتون مبارک مامانای آینده

موضوعات: از هر دری  لینک ثابت



 [ 03:49:00 ب.ظ ]





  برای صبحانه   ...

فینگرفود صبحانه

?پنیر سبزیجات
?نان تست
?خیار
?جعفری

1531307030k_pic_c47d6ff7-dd66-439d-98f3-a5fb8fc11a4b.jpg

موضوعات: کربلا  لینک ثابت



 [ 03:36:00 ب.ظ ]





  صبحانه   ...

فینگرفود صبحانه

? پنیر سبزیجات
? نان تست
? خیار
? جعفری

موضوعات: آشپزی  لینک ثابت



 [ 03:34:00 ب.ظ ]





  خدا   ...

دلبر همہ چیز تمامه

خـ️ـدا، دلبــرِ هزار چہره است

و با هزاراڹ چہره دور و برت جلوه ڪرده❗️

? بہ هر جا ڪہ نگاه می‌ڪنی

داری جلوه ای از خدا رو می‌بینی!

تمریڹ ڪڹ،
چہره های خدا رو تشخیص بدی

موضوعات: خدا  لینک ثابت



 [ 03:26:00 ب.ظ ]





  حدیث نور   ...

جہاد با نفس

امام جعفـر صادق (علیہ السلام):

? نَفْست را بہ خاطر خودت بہ زحمت و مشقّت بیانداز

زیرا اگر چنیڹ نڪنی دیگرے خودش را براے تو بہ زحمت نمی‌افڪند.

? جہاد با نفس/تألیـف شیخ حرعاملی (ره)

موضوعات: احادیث  لینک ثابت



 [ 03:23:00 ب.ظ ]





  زندگی سگی   ...

زندگی سگی
لیبرالیسم به شما یاد میدهد برای سگ مجلس ختم برگزار کنی ،سنگ یادبود بگذاری، جنش تولد بگیری ، در سال چند هزار تن غذای سگ و گربه وارد کنی و در مقابل ضعیفان جامعه خودت و کشتار مظلومان جهان راحت بگویی “به من چه". و حالا در جدید ترین نمونه یک سگ را هم ردیف دختر خود بدانی و نگران آینده اش،مشکل دقیقا از جایی شروع شد که فقرا روی خاک خوابیدند و سگ ها در جاهای گرم و نرم

موضوعات: کربلا  لینک ثابت



 [ 03:20:00 ب.ظ ]





  جوان عاشق   ...

داستان جوان عاشق

جوانی گمنام عاشق دختر پادشاهی شد. رنج این عشق او را بیچاره کرده بود و راهی برای رسیدن به معشوق نمی یافت. مردی زیرک از ندیمان پادشاه که دلباختگی او را دید و جوانی ساده و خوش قلبش یافت، به او گفت پادشاه، اهل معرفت است، اگر احساس کند که تو بنده ای ازبندگان خدا هستی، خودش به سراغ تو خواهد آمد.

جوان به امید رسیدن به معشوق، گوشه گیری پیشه کرد و به عبادت و نیایش مشغول شد، به طوری که اندک اندک مجذوب پرستش گردید و آثار اخلاص در او تجلی یافت.

روزی گذر پادشاه برمکان او افتاد، احوال وی راجویا شد و دانست که جوان، بنده ای با اخلاص از بندگان خداست. در همان جا از وی خواست که به خواستگاری دخترش بیاید و او را خواستگاری کند.

جوان فرصتی برای فکر کردن طلبید و پادشاه به او مهلت داد. همین که پادشاه از آن مکان دور شد، جوان وسایل خود را جمع کرد و به مکانی نامعلوم رفت. ندیم پادشاه از رفتار جوان تعجب کرد و به جست و جوی جوان پرداخت تا علت این تصمیم را بداند.

بعد از مدتها جستجو او را یافت. گفت: تو در شوق رسیدن به دختر پادشاه آن گونه بی قرار بودی، چرا وقتی پادشاه به سراغ تو آمد و ازدواج با دخترش را از تو خواست، از آن فرار کردی؟

جوان گفت: «اگر آن بندگی دروغین که بخاطر رسیدن به معشوق بود، پادشاهی را به در خانه ام آورد، چرا قدم در بندگی راستین نگذارم تا پادشاه جهان را در خانه ی خویش نبینم؟»

موضوعات: جهت منبر, اخلاقی, تربیتی, از هر دری  لینک ثابت



 [ 03:15:00 ب.ظ ]





  مادر   ...

داستان دسته گلی برای مادر

ﻣﺮﺩﯼ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﮔﻞ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ. ﺍﻭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺩﺳﺘﻪ ﮔﻠﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺑﻮﺩ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺩﻫﺪ ﺗﺎ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﭘﺴﺖ ﺷﻮﺩ. ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﮔﻞ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ، ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺩﺭﺏ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ.

ﻣﺮﺩ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺩﺧﺘﺮ ﺧﻮﺏ ﭼﺮﺍ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ؟ ﺩﺧﺘﺮ ﮔﻔﺖ: ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﯾﮏ ﺷﺎﺧﻪ ﮔﻞ ﺑﺨﺮﻡ ﻭﻟﯽ ﭘﻮﻟﻢ ﮐﻢ ﺍﺳﺖ. ﻣﺮﺩ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﯿﺎ، ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﯾﮏ ﺩﺳﺘﻪ ﮔﻞ ﺧﯿﻠﯽ ﻗﺸﻨﮓ ﻣﯿﺨﺮﻡ ﺗﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪﻣﺎﺩﺭﺕ ﺑﺪﻫﯽ.

ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﮔﻞ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﯽ ﺷﺪﻧﺪ. ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺩﺳﺘﻪ ﮔﻞ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺣﺎﮐﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﻭ ﺭﺿﺎﯾﺖ ﺑﺮ ﻟﺐ ﺩﺍﺷﺖ. ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﮔﻔﺖ: ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺮﺳﺎﻧﻢ؟ ﺩﺧﺘﺮ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ، ﺗﺎ ﻗﺒﺮ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﺍﻫﯽ ﻧﯿﺴﺖ !

ﻣﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﮕﻮﯾﺪ،
ﺑﻐﺾ ﮔﻠﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﻟﺶ ﺷﮑﺴﺖ.
ﻃﺎﻗﺖ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩ، ﺑﻪ ﮔﻞ ﻓﺮوشى برگشت، ﺩﺳﺘﻪ ﮔﻞ ﺭﺍ ﭘﺲ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ 200 ﮐﯿﻠﻮﻣﺘﺮ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺪﻫﺪ !

ﺷﮑﺴﭙﯿﺮ چه زیبا گفت: ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺗﺎﺝ ﮔﻞ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﮐﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮔﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺎﺑﻮﺗﻢ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﯼ، ﺷﺎﺧﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﯿﺎﻭﺭ…

موضوعات: جهت منبر, اخلاقی, تربیتی, از هر دری  لینک ثابت



 [ 03:13:00 ب.ظ ]





  رفع شبهه   ...

حکایت رفع شبهه توسط وصی خدا

✨پس از درگذشت پیامبر اسلام صلى اللَّه علیه وآله یک نفر یهودى پیش ابوبکر آمد و گفت : پرسشهایى دارم که جز پیامبر و یا وصىّ او نمى‌داند .

✨ ابوبکر : هرچه مىخواهى ، بپرس .

✨مرد یهودى : آن چیست که خدا ندارد؟ آن چیست که نزد خدا نیست ؟ و آن چیست که خدا نمى‌داند ؟

✨ابوبکر ، عصبانى شد و به وى گفت : «این سؤالهاى مردمِ بى‌دین است» و تصمیم به کشتن او را گرفت . سایر مسلمانان حاضر نیز کیفر آن مرد را کشتن مى‌دانستند .

✨ابن‌عباس که در آنجا حاضر بود گفت:درباره این مرد، بى انصافى کردند.

✨ ابوبکر : نشنیدى که الآن چه گفت ؟

✨ ابن عبّاس : اگر مى‌توانید ، جوابش را بدهید، وگرنه ببَریدش پیش على، که به او پاسخ مى‌دهد؛ چون من از پیامبر شنیدم که به على بن ابى طالب مى‌فرمود :
«خدایا! دلش را هدایت کن و زبانش را استوار بدار » .

✨ ابوبکر و سایر حاضران از جا بلند شدند و پیش على علیه السلام آمدند .

✨ ابوبکر : یا ابا الحسن! این یهودى از من ، مانند زنادقه و بى‌دینها سؤال مى‌کند .

✨امام علی علیه السلام رو به یهودى کرد و فرمود : چه مى‌گویى ؟

✨ مرد یهودى : من سؤالهایى دارم که جز پیامبر یا وصىّ او پاسخش را نمى‌داند .

✨ امام علیه السلام : مسائل خود را مطرح کن .
مرد یهودى ، همان مسائل را تکرار کرد .

✨ امام علیه السلام : اما آنچه خدا نمى‌داند، همان چیزى است که شما یهودى‌ها مى‌گویید : «عزیز، پسر خداست». خدا نمیداند که فرزند دارد.
و اما آنچه نزد خدا نیست، ستم به بندگان است که نزد او نیست .
و اما آنچه خدا ندارد، همتاست، که او بى همتاست .

✨ مرد یهودى با شنیدن این سخن، شهادتین را بر زبان جارى کرد و مسلمان شد و ابوبکر و حاضران ، على علیه السلام را «برطرف کننده اندوه» ، لقب دادند .

موضوعات: فضائل حضرت علی (علیه السلام), شبهات  لینک ثابت



 [ 03:02:00 ب.ظ ]





  سیاستهای زنانه   ...

آنچه باید خانم ها بدانند
سیاستهای زنانه

وقتی یه دل سیر با شوهرت حرف زدی میتونی بعدش ازش تشکرکنی!
مثلا بگی “ممنونم که گوش دادی”
“حالم خیلی بهتر شد” “ممنونم که کمکم کردی! و گذاشتی حرفم رو بزنم!”
تا مرد دفعه بعد نیز بخاطر موثر بودنش گوش خوبی برایت باشد!

موضوعات: همسرانه  لینک ثابت



 [ 02:58:00 ب.ظ ]





  نمیدانم   ...

از پاسخ «نمی دانم» هرگز خجالت نکشید.

در حدیثی از امام علی (ع) آمده است: «و لا یستحیی احدکم اذا سئل عما لا یعلم أن یقول: لا اعلم: اگر از شما سؤالی پرسیده شد که جوابش را ندانستید، هیچ کدامتان از گفتن «نمی دانم» شرم نکند.»
بی گمان ما در همه زمینه ها و مسائل نمی توانیم پاسخگو باشیم. باید به دیگران بیاموزیم که دانش. بسیار گسترده و بی کران است و هر انسانی، تنها به بخشی از گنج علم و دانش دسترسی دارد. در عین حال باید آنان را مطمئن کنیم که برای هر سؤالی ، جوابی روشن و آماده وجود دارد که نزد متخصصان آن موضوع است.

گفتن «نمی دانم» نه تنها جایگاه علمی شما را نزد دیگران پایین نمی آورد؛ بلکه اگر با رعایت دیگر بایسته های پاسخ گویی همراه باشد، باعث می شود که آنان شما را فردی فکور و فرهیخته بدانند و تواضع و فروتنی را از شما بیاموزند.

? از حضرت صادق (ع) روایت است که: «ان من اجاب فی کل ما یسأل عنه لمجنون؛ کسی که در باره هر چه از او می پرسند جواب می دهد، دیوانه است.» شک نکنید که پرسشگر نیز به مرور زمان خواهد دانست که گفتن «نمی دانم» ناشی از عقل و درایت شماست و هرگز آن را دلیلی بر ضعف اطلاعات شما نخواهد شمرد. چنانچه امیرمؤمنان (ع) فرمود: «قول لا اعلم نصف العلم؛ این که بگویی نمی دانی نیمی از دانش است.»

موضوعات: احادیث, از هر دری  لینک ثابت



 [ 02:55:00 ب.ظ ]





  الهی به امید تو   ...

❁﷽❁
الهی به امیدتو

? خدای مهربانم روزمان را
☘ باعشق توآغازمیکنیم
? بخشندگی ازتوست
☘ عشق دروجودتوست
? عشق وبخشندگی را
☘ به مابیاموزتا
? مهربان باشیم

موضوعات: خدا  لینک ثابت



 [ 02:49:00 ب.ظ ]





  حکایت   ...

حکایت ملانصرالدین

در نزدیکی ده ملا مکان مرتفعی بود که شبها باد می آمد و فوق العاده سرد میشد.دوستان ملا گفتند:
 ملا اگر بتوانی یک شب تا صبح بدون آنکه از آتشی استفاده کنی در آن تپه بمانی ,ما یک سور به تو می دهیم و گرنه توباید یک مهمانی مفصل به همه ما بدهی.
 ملا قبول کرد,شب در آنجا رفت وتا صبح به خود پیچید و سرما را تحمل کرد و صبح که آمد گفت:
 من برنده… شدم و باید به من سور دهید.گفتند:
 ملا از هیچ آتشی استفاده نکردی؟ملا گفت:
 نه ,فقط در یکی از دهات اطراف یک پنجره روشن بود و معلوم بود شمعی در آنجا روشن است.دوستان گفتند:
 همان آتش تورا گرم کرده و بنابراین شرط را باختی و باید مهمانی بدهی.
 ملا قبول کردو گفت:
 فلان روز ناهار به منزل ما بیایید.دوستان یکی یکی آمدند,اما نشانی از ناهار نبود گفتند ملا ,انگار نهاری در کار نیست.ملا گفت:
 چرا ولی هنوز آماده نشده,دو سه ساعت دیگه هم گذشت باز ناهار حاضر نبود.ملا گفت:آب هنوز جوش نیامده که برنج را درونش بریزم. دوستان به آشپزخانه رفتند ببیننند چگونه آب به جوش نمی آید.دیدند ملا یک دیگ بزرگ به طاق آویزان کرده دو متر پایین تر یک شمع کوچک زیر دیگ نهاده.گفتند:
 ملا این شمع کوچک نمی تواند از فاصله دو متری دیگ به این بزرگی را گرم کند .ملا گقت:
 چطور از فاصله چند کیلومتری می توانست مرا روی تپه گرم کند؟شما بنشینید تا آب جوش بیاید و غذا آماده شود.
 نکته:با همان متری که دیگران را اندازه گیری میکنید اندازه گیری می شوید.

موضوعات: حکایت  لینک ثابت



 [ 11:05:00 ق.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
انتظار ظهور حضرت مهدی ع