کربلا مدرسه نرجسیه(س) سنجان
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          



انتظار ظهور حضرت مهدی ع




جستجو






Random photo

بدون شرح (لندن)



  داستان ذبح اسماعیل   ...

داستان ذبح اسماعیل علیه السلام

خداوند ابراهیم علیه السلام را مأمور کرد که بدست خود اسماعیل علیه السلام را قربانی نماید، این جریان امتحان و آزمایشی بود برای او، تا مقدار صبر و تحملش را در برابر فرمان الهی معلوم گردد، و عطای پروردگار نسبت به او از روی استحقاق و شایستگی و به سن سیزده سالگی رسیده، ابراهیم مأمور می شود به دست خود او را ذبح کند.

ابراهیم به اسماعیل علیه السلام می گوید: پسر جان من در خواب دیده ام که تو را قربانی می کنم، بنگر تا رأی تو در این باره چیست؟
گفت: پدرجان به هر چه مأموری عمل کن که ان شاء الله مرا از صابران خواهی یافت.

بعد اسماعیل علیه السلام خودش پدر را ترغیب به این کار می کند و می گوید: اکنون که تصمیم به کشتن من داری، دست و پایم را محکم ببند که در وقت سر بریدنم آن موقع که کارد بر گلویم می رسد دست و پا نزنم، و از اجر و ثوابم کاسته نشود، زیرا مرگ سخت است و ترس آن را دارم که هنگام احساس آن مضطرب شوم.

دیگر آنکه کاردت را تیز کن و به سرعت بر گلویم بکش تا زودتر آسوده شوم. هنگامی که مرا بر زمین خوابانیدی صورتم را بر زمین بنه، و به یک طرف صورت مرا بر زمین مخوابان، زیرا می ترسم چون نگاهت به صورت من بیفتد، حال رقت به تو دست دهد و مانع انجام فرمان الهی گردد.

جامه ات را هنگام عمل بیرون آر که از خون من چیزی بر آن نریزد و مادرم آن را نبیند. اگر مانعی ندیدی پیراهنم را برای مادرم ببر، شاید برای تسلی خاطرش در مرگ من وسیله مؤثری باشد و آلام درونشیش تخفیف یابد.

پس از این سخنها بود که ابراهیم به او گفت: به راستی تو ای فرزند برای انجام فرمان خدا نیکو یاور و مددکار هستی. ابراهیم علیه السلام فرزند را به منی (محل قربانگاه) آورد و کارد را تیز کرده و دست و پای اسماعیل را بست و روی او را بر خاک نهاد، ولی از نگاه کردن به او خود داری می کرد و سر را به سوی آسمان بلند می کرد، آنگاه کارد را بر گلویش نهاد و به حرکت درآورد، اما مشاهده کرد که لبه کارد برگشت و کند شد.

تا چند مرتبه این مسأله تکرار شد که ندای آسمانی آمد: ای ابراهیم علیه السلام حقاً که رؤیای خویش را انجام دادی و مأموریت را جامه عمل پوشاندی. جبرئیل به عنوان فدای اسماعیل گوسفندی علیه السلام آورد و ابراهیم آن را قربانی کرد؛ و این سنت برای حاجیان بجای ماند که هر ساله در منی قربانی انجام دهند.

موضوعات: جهت منبر, از هر دری  لینک ثابت



[چهارشنبه 1397-05-31] [ 04:12:00 ب.ظ ]





فرم در حال بارگذاری ...


  حدیث ناب   ...

نزدیکترین زمان بنده به خدا

از امام صادق علیه السلام سوال شد: یابن رسول الله! بنده در چه ساعتی از شبانه روز به خدا نزدیک است؟ و خداوند در چه موقعی به بنده اش نزدیک است؟ 

امام فرمود: هنگامی که بنده ای در دل شب از خواب بر می خیزد و وضو می سازد و به نماز و دعا می ایستد و با خالق خویش به راز و نیاز می پردازد، در آن حال است که از عرش خداوند ندا می رسد که ای بنده من! تو پروردگار خود را می خوانی، همانا احسان و هدیه و عنایت الهی از آسمان بر تو می بارد، در حالی که فرشتگان خدا گرداگرد تو را فرا گرفته اند. اگر می دانستی که با چه کسی به راز و نیاز مشغول هستی، از نماز دست نمی کشیدی و از نماز سیر نمی شدی.

موضوعات: احادیث  لینک ثابت



 [ 04:09:00 ب.ظ ]





فرم در حال بارگذاری ...


  کلام علما   ...

? آیت الله مجتهدی تهرانی :
روایت دارد که امام صادق علیه السلام از شخصی پرسید : « مزاح هم می‌کنی؟» آن شخص گفت: نه. حضرت فرمودند: چرا؟ حتی دستور دادند که گاهی انسان یک مزاحی هم بکند. همه اش،خشک نباشد. اما کم، زیاد مزاح کردن ، تَذْهَبُ بِبَهاءِ المُؤمِن، قیمت مومن را می برد. آبروی مومن مےرود. زیاد شوخی نکنید، اما گه گاهی عیب ندارد.

❄️⇦ پیغمبر صلےالله علیه وآله خرما مےخورد و هسته های آن را جلوی امیرالمومنین علیه السلام می گذاشت. می خواست با امیرالمومنین شوخی کند و سر به سر امیرالمومنین بگذارد. بعد حضرت صلےالله علیه وآله فرمودند: «یاعلی ، خرما خیلی خوردی!»

❄️⇦ مثل بعضی ها که پرتغال مےخورند و پوستش را آن طرف مےگذارند. حضرت صلےالله علیه وآله هم هسته های خرما را پیش امیرالمومنین علیه السلام گذاشت و فرمود: یاعلی ، خیلی خرما خوردی! امیرالمومنین علیه السلام هم بازاری بود ، جواب دادند: «یا رسول الله ، کسی خرما زیاد خورده است که خرما را با هسته های آن خورده.» چون جلوی پیغمبر صلےالله علیه وآله هسته نبود.

❄️⇦ حضرت علیه السلام فرمود: «خرما کسی خیلی خورده که آن را با هسته هایش خورده است. » شوخی مےکردند. حتما نباید آدم مثل مربای آلو اخمو باشد.

❄️⇦ یک قدری هم مزاح داشته باشید. اما حرف بیهوده نزنید. حرف لغو نزنید. آبروی کسی را نبرید.

بدیع الحکمة حکمت 33 از مواعظ آیت الله مجتهدی تهرانی

موضوعات: کلام علما  لینک ثابت



 [ 06:00:00 ق.ظ ]




آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: شمس [عضو] 
5 stars

باسلام
بسیار عالی بود
به ما افتخار تبادل لینڪ میدید؟
rihane.kowsarblog.ir

1397/05/31 @ 10:46


فرم در حال بارگذاری ...


  صلوات   ...

? پیامبر اکرم (ص) :
✨نزدیڪترین شخص بہ من در فرداے قیامٺ ڪسے اسٺ ڪہ صلواٺ بیشترے بر من فرستاده باشد
روز خود را معطر به عطر صلوات کنیم

موضوعات: صلوات  لینک ثابت



 [ 05:57:00 ق.ظ ]




آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ [عضو] 
5 stars

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرج مولانا صاحب الزمان

1397/05/31 @ 15:21


فرم در حال بارگذاری ...


  صبح بخیر   ...

آخرین چهارشنبه ?
مرداد ماهتون پراز لبخند
وجودتون سلامت
دلتون گرم از محبت
عمرتون با عزت
و زندگیتون
مملو از خوشبختی
امروزتون شاد
در کنار خانواده و عزیزانتون
عیدتون مبارک ان شاء الله خبرای خوبی بهتون برسه

موضوعات: مناسبتی  لینک ثابت



 [ 05:53:00 ق.ظ ]





فرم در حال بارگذاری ...



  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
انتظار ظهور حضرت مهدی ع
 
 
مداحی های محرم