کربلا مدرسه نرجسیه(س) سنجان
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



انتظار ظهور حضرت مهدی ع




جستجو






Random photo

هفته مهندس مبارک باد



  "ایام الله باشکوه هفته دفاع مقدس مبارک"   ...

“ایام الله باشکوه هفته دفاع مقدس مبارک”

یاد باد آن روز گاران یاد باد🌸

🍃🔹امام خمینی (رحمت الله علیه ) دفاع مقدس را برکت الهی می خوانند و در پیام خود برخی از برکات دفاع مقدس را بر می شمارند…؛

🔹ما انقلابمان‌رادرجنگ‌به جهان صادر نموده ‏ایم.

🔹 ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده‏ایم.

🔹ما در جنگ، پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم.

🔹ما در جنگ، دوستان و دشمنانمان را شناخته‏ایم.

🔹ما در جنگ به این نتیجه رسیده‏ایم که باید روی پای خودمان بایستیم.

🔹 ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم.

🔹ما در جنگ ریشه‏های انقلاب پر بار اسلامی‏مان را محکم کردیم.

🔹ما در جنگ حس برادری و وطن دوستی را در نهاد یکایک مردمان بارور کردیم.

🔹ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرتها و ابرقدرتها سالیان سال می‏توان مبارزه کرد.

🔹جنگ ما کمک به افغانستان را به دنبال داشت.

🔹جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت.

🔹جنگ ما موجب شد که تمامی سردمداران نظامهای فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند.

🔹تنها در جنگ بود که صنایع نظامی ما از رشد آنچنانی برخوردار شد.

🔹و از همه اینها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت.

📚منبع:

صحیفه امام،۹۴ ج‏۲۱،

موضوعات: کربلا  لینک ثابت



[چهارشنبه 1402-07-05] [ 08:13:00 ق.ظ ]





  کلام گهربار مولی متقیان حضرت علی ابن ابیطالب(علیه السلام)   ...
کلام گهربار مولی متقیان حضرت علی ابن ابیطالب(علیه السلام)
موضوعات: کربلا  لینک ثابت



 [ 08:09:00 ق.ظ ]





  اصلاح جامعه   ...
اصلاح جامعه

اگر انسان ها تصمیم بگیرند تقوا( انجام واجبات ، ترک محرمات) را رعایت کنند بلافاصله جامعه اصلاح میشود.

موضوعات: کربلا  لینک ثابت



[چهارشنبه 1402-06-29] [ 11:49:00 ق.ظ ]





  عیب جویی   ...
عیب جویی

ما برای عیب های دیگران

قاضی های دقیق

و برای عیب های خودمان

وکیل مدافعانی چشم پوش هستیم.




موضوعات: کربلا  لینک ثابت



 [ 10:54:00 ق.ظ ]





  داستان آیت الله شفتی و سگ گرسنه   ...

داستان آیت الله شفتی و سگ گرسنه
نمی دانم نام آیت الله شفتی را شنیده اید یا خیر؟ اما داستان جالب و آموزنده ای است. یکی ازعلمای ربانی قرن دوازدهم مرحوم سید محمد باقر شفتی رشتی معروف به حجه الاسلام شفتی است که ازمجتهدین برازنده و پرهیزکار بود، او بسال 1175 ه-ق درجرزه طارم گیلان دیده به جهان گشود و بسال 1260درسن 85سالگی دراصفهان از دنیا رفت و مرقد شریفش درکنار مسجد سید اصفهان، معروف ومزار علاقمندان است.

 وی درمورد نتیجه ترحم، و فراز و نشیب زندگی خود، حکایتی شیرین دارد که دراینجا می آوریم:

حجه السلام شفتی درایام تحصیل خود در نجف و اصفهان به قدری فقیر بود که غالبا لباس او از زیادی وصله به رنگهای مختلف جلوه می کرد، گاهی ازشدت گرسنگی و ضعف غش می کرد، ولی فقر خود را کتمان می نمود و به کسی نمی گفت.

روزی درمدرسه علمیه اصفهان، پول نماز وحشتی بین طلاب تقسیم می کردند، وجه مختصری از این ناحیه به اورسید، چون مدتی بود گوشت نخورده بود، به بازار رفت و با آن پول جگر گوسفندی را خرید و به مدرسه بازگشت، درمسیر راه ناگاه درکنار کوچه ای چشمش به سگی افتاد که بچه های او به روی سینه او افتاده وشیر می خوردند، ولی از سگ بیش ازمشتی استخوان باقی نمانده بود و از ضعف، قدرت حرکت نداشت.

حجه الاسلام به خود خطاب کرده وگفت: اگر از روی انصاف داوری کنی، این سگ برای خوردن جگر از تو سزاوارتر است، زیرا هم خودش و هم بچه هایش گرسنه اند، از این رو جگر را قطعه قطعه کرد و جلو آن سگ انداخت.

خود حجه السلام شفتی نقل می کند: وقتی که پاره های جگر را نزد سگ انداختم گویی اورا طوری یافتم که سربه آسمان بلند کرد و صدائی نمود، من دریافتم که او درحق من دعا می کند.

ازاین جریان چندان نگذشت که یکی از بزرگان، از زادگاه خودم شفت مبلغ دویست تومان برای من فرستاد وپیام داد که من راضی نیستم از عین این پول مصرف کنی، بلکه آن را نزد تاجری بگذار تا با آن تجارت کند و از سود تجارت، از او بگیر و مصرف کن.

من به همین سفارش عمل کردم، به قدری وضع مالی من خوب شد که ازسود تجارتی آن پول، مبلغ هنگفتی بدستم آمد و با آن حدود هزاردکان وکاروانسرا خریدم و یک روستا را در اطراف محلمان بنام گروند به طور دربست خریداری نمودم، که اجاره کشاورزی آن هرسال نهصد خروار برنج می شد، دارای اهل و فرزندان شدم و قریب صد نفر از در خانه من نان می خوردند، تمام این ثروت و مکنت بر اثر ترحمی بودکه من به آن سگ گرسنه نمودم، واو را برخودم ترجیح دادم.

منبع: اقتباس ازکتاب صدویک حکایت ص 158

موضوعات: کربلا  لینک ثابت



 [ 10:49:00 ق.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
انتظار ظهور حضرت مهدی ع
 
 
مداحی های محرم