کربلا مدرسه نرجسیه(س) سنجان
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



انتظار ظهور حضرت مهدی ع




جستجو






Random photo

حجاب



  صلوات   ...

صلوات جمعی

رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمودند: ملکی را در معراج دیدم که هزار هزار دست و هر دستش هزار هزار انگشت و هر انگشتش هزار هزار بند داشت.

آن ملک گفت: من حساب دانه های قطرات باران را می دانم؛ ولی حسابی است که از محاسبه آن عاجزم. به او گفتم: آن چیست؟

گفت: هرگاه جماعتی از امت تو با هم باشند و با هم بر تو صلوات بفرستند، من از محاسبه ثواب صلوات آن ها عاجزم.

مستدرک_الوسائل، ج 5، ص 355
خشنودی قلب نازنین یوسف زهرا صلوات

موضوعات: صلوات  لینک ثابت



[دوشنبه 1397-04-11] [ 03:12:00 ب.ظ ]





  دعا   ...

خدایا دستـاڹ خالۍ خـود را بہ امید استجـابت دعاهـایماڹ

بہ سوے تو دراز ڪرده ایم

لطفی ڪڹ و پُر ڪڹ ظرف وجـودماڹ را از آنـچہ در

وجود خدایی توست ?

و مـا را واسطہ خوب شدڹ حاڸ دیگـراڹ قرار بده

موضوعات: دعا  لینک ثابت



 [ 03:06:00 ب.ظ ]





  پزشکی   ...

خواص سبزی خرفه؛ یک ابرگیاه فوق‌العاده

? ادرارآور
? کاهش قندخون
? دوست‌دار قلب و عروق
? مفید برای گوارش
? ضدعفونی کننده
? ضدزخم‌معده
? ضدالتهاب

موضوعات: پزشکی  لینک ثابت



 [ 03:03:00 ب.ظ ]





  کلام علما   ...

آیت الله بهجت(ره):
♦️تکان میخوری بگو یا صاحب الزمان
♦️می نشینی بگو یا صاحب الزمان
♦️برمیخیزی بگو یا صاحب الزمان
✨ صبح که از خواب بیدار میشوی مؤدب بایست و صبحت را با سلام به امام زمانت شروع کن و بگو آقا جان دستم به دامانت خودت یاری ام کن؛

✨ شب که میخواهی بخوابی اول دست به سینه بگذار و بگو “السلام علیک یا صاحب الزمان” بعد بخواب.
? شب و روزت را به یاد محبوب سر کن که اگر اینطور شد, شیطان دیگر در زندگی تو جایگاهی ندارد.
? دیگر نمیتوانی گناه کنی، دیگر تمام وقت بیمه امام زمانی…
? و خود امیرالمؤمنین(ع) فرموده است:
? که در حیرت دوران غیبت فقط کسانی بر دین خود ثابت قدم می مانند که با روح یقین مُباشر و با مولا و صاحب خود مأنوس باشن.

موضوعات: کلام علما  لینک ثابت



 [ 02:40:00 ب.ظ ]





  داستانک   ...

مردی مادری پیر داشت که همیشه از دست مادرش می‌نالید و مادرش به دلیل کهولت سن در بینایی و شنوایی و راه رفتن ضعف داشت.

مرد که از زندگی کردن با او خسته شده بود به نزد شیخی رفت و به او گفت تا راه چاره ای به او نشان دهد.

شیخ به او گفت: مادرت هست و مراقبت از آن وظیفه ی توست او تو را بزرگ کرده و از تو مراقبت کرده الان وظیفه ی توست که از او مراقبت کنی.

مرد گفت ده ها برابر زحمتی که برای بزرگ کردن من کشیده برای نگهداری او کشیده ام هیچ منتی برای بزرگ کردن من ندارد که هر چه کرده بیشتر از آن برایش کرده ام و دیگر نمیتوانم او را تحمل کنم مگر برای او پرستاری بگیرم.

شیخ که این حرفا را از او شنید به او گفت: تفاوتی مهم بین مراقبت‌ کردن تو و مراقبت کردن مادرت است و آن اینست که مادرت تو را برای ادامه زندگی بزرگ و مراقبت کرد و تو از او مراقبت میکنی به امید روزی که بمیرد، پس تا عمر داری هر کاری برایش کنی نمیتوانی زحمات او را جبران کنی…

موضوعات: داستانک  لینک ثابت



 [ 02:36:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
انتظار ظهور حضرت مهدی ع
 
 
مداحی های محرم