یکی از افراد مقابل امام حسین، شمربن ذی الجوشن است. ازفرماندهان سپاه امام علی در صفین. این چنین کسی حالا در کربلا شمر میشود. شمر آدم کوچکی نبود. او شانزده بار با پای پیاده به سفر حج رفته است. فکر نکنید شمر اهل نماز و روزه نبود. او و بسیاری دیگر که مقابل سیدالشهداء ایستادهاند، آدمهایی هستند که پیشانی پینهبسته داشتند.
ابن عباس درباره خوارج به امام علی گزارش داد:
« مردانی را دیدم که ضجه هایشان در نیمه شب بلند بود و صدای تلاوت قرآنشان همه جا میپیچید. میتوانستی قیچی به دست بگیری و زانوهای پینهبستهی آنها را از فرط عبادت بچینی.))
در کتاب تاریخ مسعودی میخواندم که در کربلا، هر روز بیست هزار نفر در فرات غسل میکردند.
غسل” قربة الی الله” و میگفتند:
غسل می کنیم تا ثواب کشتن حسین بیشتر باشد.
فکر نکنید در لشکر عمرسعد کسی نماز نمیخواند. برخی از همین افراد به امام حسین میگویند که نماز شما قبول نیست!
قصه ی کربلا به این سادگی که ما تصور میکنیم نیست.
بسیاری از افرادی که همراه عمربن سعد به کربلا وارد شدند، نقاب بر چهره داشتند و از امام حسین خجالت میکشیدند.
ما در کربلا به کلاس شمر شناسی نیاز داریم. شمری که شانزده بار به مکه رفت؛ و جانباز امیرالمومنین بود؛ چگونه به اینجا رسید؟
این هشداری است برای جمعهای که منتظر امام زمان است.
فرض کنید فردا روز جمعهای است که امام ظهور میکنند.
آیا ما با این مشخصاتی که از کربلا میگوییم از یاران امام زمان هستیم؟
شمر ویژگیهایی داشت که از او شمر ساخت. من سه ویژگی بارز شمر را برای شما میگویم:
1_ اولین خصوصیت شمر این بود که میگفت: شکم از همه چیز برای من مهمتر است.
او برای دست یافتن به غذا دست به هرکاری می زد. دعوای شکم دعوای مسخرهای است که ما هم با آن درگیر هستیم.
روزی قصاب محل به امام علی گفت:
«امروز گوشت نابی دارم، بیا ببر.» حضرت فرمودند:«پول ندارم.»
قصاب گفت:
« ما شما را قبول داریم. گوشت را امروز ببر وپولش را فردا بده.»
حضرت فرمودند: «به جای این که به شما بگویم فردا پول میدهم به شکمم میگویم، فردا گوشت بخور.»
به تعبیر امام علی «انسان موجودی نیست که زیستنش طی کردن فاصله میان سفره و توالت باشد.»
2_نکته ی دوم در شخصیت شمر این بود که چشم دیدن پیشرفت هیچکسی را نداشت و به خاطر همین مسئله است که به کربلا آمد.
شمر آدمی است که مدام درباره دیگران حرف میزند.
مثلاً فردی نزد ما می آید، وخبری را به ما میگوید ما میگوییم جدی؟! بعدش چی شد؟!
این کار باعث تشویق طرف مقابل میشود و باب غیبت را میگشاید.
اگر کسی نزد شما غیبت کرد ، سرتان را پایین بیندازید و به چشمان او نگاه نکنید این کار باعث میشود که دیگر این کار را تکرار نکند.
شمر چنین روحیه ای داشت که مرتب علیه دیگران حرف میزد و تاب دیدن موفقیتهای دیگران را نداشت.
3_ سومین خصوصیت بارزی که شمر داشت، مسخره کردن دیگران بود. در کربلا نیز شمر بارها حرفهای آزاردهندهای به امام حسین زد و ایشان را مسخره کرد.
من کشورهای دیگر را هم دیدهام امّا هیچ کشوری لطیفهسازتر از ایران نیست. هر چیزی را بهانهی دست انداختن میکنند.
این خصوصیتها از جانباز امام علی، شمر ساخت، شمری که در کربلا با قساوت کامل بر سینهی پسر رسولالله نشست و با بی رحمی تمام، دوازده ضربه از پشت به گردن امامحسین وارد کرد.
امام حسین در روز عاشورا گفت: هر کس که مدیون است کربلا را ترک کند.
یاران امامحسین مدیون کسی نبودند.
حتی امام حسین زمین کربلا را به شصت هزار درهم از بنیاسد خرید و آن را به خود بنیاسد بخشید و گفت:
« نمیخواهم خونم در زمین غصبی ریخته شود.»
اگر گیر دنیایی دارید و نمیتوانید پول حلال به دست آورید نمیشود از یاران امام زمان شید. فکر نکنید که شما الان چند میلیون نفر هستید و اگر درکربلا بودید هم همین قدرمی ماندید! آنقدر پالایش میشدید که معلوم نبود چند نفر میماندید!
امام حسین در روز عاشورا فرمودند: میدانید چرا حرف مرا نمی پذیرید؟ شکم ها یتان از حرام پر شده است.
معنی حرف حسین(ع) این است که اصحاب من کسانی هستند که لقمهی حرام نخوردهاند. هر کس که الان لقمهی حرامی در شکمش باشد اگر امام زمان(عج) بیاید، امام به او نمی گوید با من بیا. بلکه میگویند برو اول خودت را پاک کن بعد اگر توانستی بیا. و این، راه را سخت میکند.
خوشا به حال شیعه ای که شانههایش بلرزد، اما بیشتر، خوشا به حال شیعهای که پیش ازشانههایش، دلش بلرزد.
با امام حسین(ع) بودن، آدمی با اخلاق میخواهد. اگر بلد نیستید در خانه محبت کنید، با حسین نیستید.
کربلا فشرده ترین کلاس تاریخ است.