کربلا مدرسه نرجسیه(س) سنجان
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



انتظار ظهور حضرت مهدی ع




جستجو






Random photo

فرزند آوری



  اسلام   ...

❖✨ بسم الله الرّحمن الرّحیم ✨❖

✿ تفاوت اسلام و ایمان و مراتب آن (بخش دوم)

…این یک مرتبه از اسلام است که بالاترین مرتبه‌ی ایمان است و انبیاء و رسل‌ (علیهم السلام) با داشتن مقام نبوّت و رسالت، طالب این مرتبه از ایمان به نام اسلام بودند. حضرت یوسف ‌صدّیق‌(ع) ‌می‌گفت:

[…فاطِرَ السَّماواتِ وَ اْلاَرْضِ أنْتَ وَلِیِّی فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَة تَوَفَّنِی مُسْلِماً وَ أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ]؛[33]

«…خدایا، مرا مسلم بمیران و به صالحان ملحقم کن».

پس اسلامی داریم که پایین‌تر از ایمان است و اسلامی داریم که بالاترین مرتبه‌ی ایمان است.در میان مردم، گروهی دارای درجه‌ی نازل از اسلام هستند؛ یعنی تنها به زبان اظهار اسلام می‌کنند و شهادتین می‌گویند امّا قلباً باور ندارند. این گروه همان گروه منافقند که خوفاً یا طمعاً متظاهر به اسلام بوده‌اند و هستند.

گروهی نیز هستند که علاوه بر اظهار زبانی، باور قلبی هم دارند؛ امّا در عین حال، مقهور شهوات نفسند. تا آنجا که دستورهای دینی با شهواتشان سازگار است، مؤمنند؛ وگرنه کافرند، چنان ‌که قرآن می‌ فرماید:

[…وَ یَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَ یُرِیدُونَ أنْ یَتَّخِذُوا بَیْنَ ذلِکَ سَبِیلاً‌]؛[34]

«…می‌گویند : قسمتی از دین را می‌پذیریم و قسمتی از آن را نمی‌پذیریم. اینان می‌خواهند راهی بینا بین[ایمان و کفر] پیش بگیرند».

[اُولئِکَ هُمُ الْکافِرُونَ حَقًّا…]؛‌[35]

«اینان کافران حقیقی‌اند…».

زیرا در آن قسمت از دین هم که می‌پذیرند،تبعیّت از شهواتشان می‌کنند، نه تبعیّت از دین و در واقع،کافرند و می‌پندارند که مؤمنند.

موضوعات: جهت منبر, تفسیر آیه , تربیتی  لینک ثابت



[شنبه 1397-05-06] [ 05:32:00 ق.ظ ]





  داستان حقیقی   ...

داستان زیبایی که برای همه انسانها حقیقت است
شخصی به پسرش وصیت کرد که پس از مرگم جوراب کهنه ای به پایم بپوشانید، مےخواهم در قبر در پایم باشد.!

وقتی که پدرش فوت کرد و جسدش را روی تخته شست و شوی گذاشتند تا غسل بدهند، پسر وصیت پدر خود را به عالِم اظهار کرد، ولی عالِم ممانعت کرد و گفت:

طبق اساس دین ما ، هیچ میت را به جز کفن چیزی دیگری پوشانیده نمی شود!

ولی پسر بسیار اصرار ورزید تا وصیت پدرش را به جای آورند، سرانجام تمام علمای شهر یکجا شدند و روی این موضوع مشورت کردند، که به مناقشه انجامید….

در این مجلس بحث ادامه داشت که ناگهان شخصی وارد مجلس شد و نامه پدر را به دست پسر داد، پسر نامه را باز کرد، معلوم شد که نامه (وصیت نامه) پدرش است و به صدای بلند خواند:

«پسرم! مےبینی با وجود این همه ثروت و دارایی و باغ و ماشین و این همه امکانات و کارخانه حتی اجازه نیست یک جوراب کهنه را با خود ببرم، یک روز مرگ به سراغ تو نیز خواهد آمد، هوشیار باش، به تو هم اجازه یک کفن بیشتر نخواهند داد، پس کوشش کن از دارایی که برایت گذاشته ام استفاده کنی و در راه نیک و خیر به مصرف برسانی و دست افتادگان را بگیری، زیرا یگانه چیزی که با خود به قبر خواهی برد←《همان اعمالت است.》

موضوعات: جهت منبر, تربیتی, از هر دری  لینک ثابت



[جمعه 1397-05-05] [ 01:43:00 ب.ظ ]





  شکر خدا   ...

نویسنده‌ای مشهور، در اتاقش نشسته بود تک و تنها. دلش مالامال از اندوه قلم در دست گرفت و چنین نوشت:

“سال گذشته، تحت عمل قرار گرفتم و کیسۀ صفرایم را در آوردند.
مدّتی دراز در اثر این عمل اسیر بستر بودم و فاقد حرکت.
در همین سال به سنّ شصت رسیدم و شغل مورد علاقه‌م از دستم رفت.
سی سال از عمرم را در این مؤسّسۀ انتشاراتی سپری کرده بودم.
در همین سال درگذشت پدرم غم به جانم ریخت و دلم را از اندوه انباشت. در همین سال بود که پسرم تصادف کرد و در نتیجه از امتحان پزشکی‌اش محروم شد.
مجبور شد چندین روز گچ گرفته در بیمارستان ملازم بستر شود. از دست رفتن اتومبیل هم ضرر دیگری بود که وارد شد.” و در پایان نوشت، “خدایا، چه سال بدی بود پارسال!”

در این هنگام همسر نویسنده، بدون آن که او متوجّه شود، وارد اطاق شد و همسرش را غرق افکار و چهره‌اش را اندوه‌زده یافت. از پشت سر به او نزدیک شد و آنچه را که بر صفحه کاغذ نقش بسته بود خواند.
بی آن که واکنشی نشان دهد که همسرش از وجود او آگاه شود، اطاق را ترک کرد. اندکی گذشت که دیگربار وارد شد و کاغذی را روی میز همسرش در کنار کاغذ او نهاد.

نویسنده نگاهی به آن کاغذ انداخت و نام خودش را روی آن دید؛ روی کاغذ نوشته شده بود:

“سال گذشته از شرّ کیسۀ صفرا، که سالها مرا قرین درد و رنج ساخته بود، رهایی یافتم.

سال گذشته در سلامت کامل به سن شصت رسیدم و از شغلم بازنشسته شدم.

حالا می‌توانم اوقاتم را بهتر از قبل با تمرکز بیشتر و آرامش افزون‌تر صرف نوشتن کنم. در همین سال بود که پدرم، در نود و پنج سالگی، بدون آن که زمین‌گیر شود یا متّکی به کسی گردد، بی آن که در شرایط نامطلوبی قرار گیرد، به دیدار خالقش شتافت.

در همین سال بود که خداوند به پسرم زندگی دوباره بخشید.

اتومبیلم از بین رفت امّا پسرم بی آن که معلول شود زنده ماند.

” و در پایان نوشته بود، “سال گذشته از مواهب گستردۀ خداوند برخوردار بودیم و چقدر به خوبی و خوشی به پایان رسید!”

نویسنده از خواندن این تعبیر و تفسیر زیبا و دلگرم کننده از رویدادهای زندگی در سال گذشته بسیار شادمان و خرسند و در عین حال متحیّر شد.

✨در زندگی روزمرّه باید بدانیم که شادمانی نیست که ما را شاکر و سپاسگزار می‌کند بلکه شاکر بودن است که ما را مسرور می‌سازد.

موضوعات: جهت منبر, تربیتی, از هر دری  لینک ثابت



[پنجشنبه 1397-05-04] [ 05:19:00 ب.ظ ]





  حجاب   ...

سؤال:

? آیا این فرمایش حضرت زهرا(س):
«برترین کار برای زنان این است که؛ آن‌ها مردان نامحرم را نبینند و مردان نامحرم آن‌ها را نبینند» به معنای خانه‌نشینی و پرده‌نشینی زنان است⁉️
پاسخ:
این فرموده به هیچ وجه به معنای خانه‌نشینی و پرده‌نشینی زنان نیست، زیرا حضرت زهرا(س) نیز در صحنه‌های اجتماعی و سیاسی زمان خویش حضور آگاهانه و فعالانه داشتند و هیچگاه به عنوان یک زن، تنها به نشستن در خانه اکتفا ننموده‌اند.

فرموده‌ی زیبا و پرمحتوای حضرت، به معنای؛ حفظ پوشش و رعایت_حجاب در مقابل مردان نامحرم است.

️وقتی یک زن با پوشش کامل در اجتماع حضور یابد و از ارتباطات غیرضروری با مردان بیگانه اجتناب نماید، مسلما در عین این که عفت و پاکدامنی خود را به عنوان یک زن مسلمان حفظ نموده، به صلاح و سعادت جامعه‌ی اسلامی نیز کمک کرده است.

? فلسفه‌ی کلام گهربار حضرت تنها یک جمله است:
«زن در معاشرت خود با مردان، بدن و موی خود را بپوشاند و به #جلوه‌گری و #خودنمایی نپردازد.»

? آیات مربوط به حجاب نیز همین معنی را ذکر می‌کند و فتوای فقها هم مؤید همین مطلب است.

موضوعات: جهت منبر, اجتماعی حجاب, در محضر معصوم(ع)  لینک ثابت



[جمعه 1397-04-29] [ 06:29:00 ب.ظ ]





  خوشبختی چیست؟؟   ...

خوشبختی چیزی نیست …
که بخواهی آن را به تملک خود درآوری ،
خوشبختی کیفیتِ تفکر است ٬
حالت روحی ست ؛
خوشبختی
وابسته به جهان درون توست

‌‌‌‌‌‌‌

موضوعات: جهت منبر, تربیتی, از هر دری  لینک ثابت



[پنجشنبه 1397-04-28] [ 06:14:00 ق.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
انتظار ظهور حضرت مهدی ع