روضه شهادت امام سجاد علیه السلام
روزی که پیکرم را بر روی ناقه بستند
در یک لحظه جدایی قلب مرا شکستند
آنجا غریب و تنها بودم میان اعدا
دیدم که عمه ام را به تازیانه بستند
من اینچنین جدایی هرگز ندیده بودم
همه نعش و عزدار هر دو به خون نشستند
امام سجاد طفل صغیر می دید گریه می کرد ? ، آب می آوردند وضو بگیرد گریه می کرد ? ، اگر اسیری می دید احترامش می کرد، اگر می دید گوسفندی را ذبح می کنند گریه می کرد ? ، می فرمود: آبش دادید یا نه؟ آری آقا، ما مسلمانیم با گریه می فرمود: عده ای هم در کربلا می گفتند ما مسلمانیم ولی بابای من لب تشنه کشتند.
[جمعه 1397-06-30] [ 11:47:00 ب.ظ ]