کربلا مدرسه نرجسیه(س) سنجان
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          



انتظار ظهور حضرت مهدی ع




جستجو






Random photo

چه کار کنم در نماز حواسم جمع باشد؟!



  خانم ها بدانن   ...

خانمابدونن

چگونه ناخواسته جرّ و بحث می‌شود؟

?شایع‌ترین راهی که زن ندانسته جرّ وبحث را شروع می‌کند آن است که احساساتش را بطور مستقیم مطرح نمی‌کند و سؤالاتی طعنه‌آمیز را مطرح می‌سازد.
مثلا وقتی مرد دیر به خانه می‌آید بجای اینکه زن بگوید: «دوست ندارم وقتی دیر می‌کنی منتظرت بمونم» یا «نگران بودم که نکند اتفاقی برایت افتاده باشد.» بطور غیر مستقیم و به طعنه این سؤال را مطرح می‌کند: «چرا اینقدر دیر می‌آیی؟» یا «می‌خواهی با دیر آمدنت چه چیزی را ثابت کنی؟» یا «چرا به‌من زنگ نزدی؟» مرد در این موقع حس می‌کند که مورد #حمله قرار گرفته است و حالت #تدافعی به خود می‌گیرد و زن نمی‌داند که مخالفت او چقدر برای شوهرش دردناک است

موضوعات: همسرانه  لینک ثابت



[جمعه 1397-05-19] [ 12:50:00 ب.ظ ]





فرم در حال بارگذاری ...


  از هر دری   ...

قدرت باور

ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﻱ ﺁﮐﻮﺍﺭﻳﻮﻣﻲ ﺷﻴﺸﻪ ﺍﻱ ﺳﺎﺧﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺩﻳﻮﺍﺭﻱ ﺷﻴﺸﻪ ﺍﻱ ﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﻭ ﻗﺴﻤﺖ ﮐﺮﺩ، ﺩﺭ ﻳﮏ ﻗﺴﻤﺖ ﻣﺎﻫﻲ ﺑﺰﺭﮔﻲ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻗﺴﻤﺖ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﺎﻫﻲ ﮐﻮﭼﮑﻲ ﮐﻪ ﻏﺬﺍﻱ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﻪ ی ﻣﺎﻫﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﻮﺩ !

ﻣﺎﻫﻲ ﮐﻮﭼﮏ ﺗﻨﻬﺎ ﻏﺬﺍﻱ ﻣﺎﻫﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻏﺬﺍﻱ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﻧﻤﻲ ﺩﺍﺩ …

ﺍﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻣﺎﻫﻲ ﮐﻮﭼﮏ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﻭ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺑﻪ ﻃﺮﻓﺶ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩ ، ﺍﻣﺎ ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺩﻳﻮﺍﺭی ﻧﺎﻣﺮﺋﻲ می ﺧﻮﺭﺩ …

ﻫﻤﺎﻥ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﺷﻴﺸﻪ ﺍﻱ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻏﺬﺍﻱ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﺶ ﺟﺪﺍ ﻣﻲﮐﺮﺩ …

ﺑﺎﻻ ﺧﺮﻩ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﻲ ﺍﺯ ﺣﻤﻠﻪ ﺑﻪ ﻣﺎﻫﻲ ﮐﻮﭼﮏ ﻣﻨﺼﺮﻑ ﺷﺪ …

ﺍﻭ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻃﺮﻑ ﺍﮐﻮﺍﺭﻳﻮﻡ ﻭ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻣﺎﻫﻲ ﮐﻮﭼﮏ ﮐﺎﺭﻱ ﻏﻴﺮ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ !..

ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪ ﺷﻴﺸﻪ ﻭﺳﻂ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺭﺍﻩ ﻣﺎﻫﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ؛ ﺍﻣﺎ ﻣﺎﻫﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ ﻣﺎﻫﻲ ﮐﻮﭼﮏ ﺣﻤﻠﻪ ﻧﮑﺮﺩ !..

ﺍﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﻗﺪﻡ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﮐﻮﺍﺭﻳﻮﻡ ﻧﮕﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﺍﺯ ﮔﺮﺳﻨﮕﻲ ﻣﺮﺩ !!

ﻣﻲﺩﺍﻧﻴﺪ ﭼﺮﺍ ؟ !

ﺁﻥ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﺷﻴﺸﻪ ﺍﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺷﺖ ، ﺍﻣﺎ ﻣﺎﻫﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺩﺭ ﺫﻫﻨﺶ ﻳﮏ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﺷﻴﺸﻪ ﺍی ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩ …

ﻳﮏ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﮐﻪ ﺷﮑﺴﺘﻨﺶ ﺍﺯ ﺷﮑﺴﺘﻦ ﻫﺮ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﻭﺍﻗﻌﻲ ﺳﺨﺖ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ؛
ﺁﻥ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﺑﺎﻭﺭ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﻮﺩ …
ﺑﺎﻭﺭﺵ ﺑﻪ ﻣﺤﺪﻭﺩﻳﺖ …
ﺑﺎﻭﺭﺵ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﻳﻮﺍﺭ …
ﺑﺎﻭﺭﺵ ﺑﻪ ﻧﺎﺗﻮﺍﻧﯽ …
ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯼ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺳﺎﺯﺩ…

موضوعات: از هر دری  لینک ثابت



 [ 12:47:00 ب.ظ ]





فرم در حال بارگذاری ...


  فرزندآوری   ...

سومین فرزند دختر ملکه انگلیس به دنیا آمد

اما شبکه منوتو که با بودجه دولت انگلیس می‌چرخد برای مردم ایران زندگی با سگ و حیوانات را تجویز می‌کند
سلبریتی های ایرانی هم سگ‌بازی را برای خود افتخار میدانند.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

موضوعات: از هر دری  لینک ثابت



 [ 12:43:00 ب.ظ ]





فرم در حال بارگذاری ...


  عدالت   ...

چند وقت پیش به نانوایی زدیک منزلمان رفتم ، صف نانوایی شلوغ بود و چندین جوان درصف ایستاده بودند ، به آنها گفتم اجازه هست من یک دانه نان بدون صف بگیرم ، همه جوانها با هم گفتند که حاج آقا شما که این همه از عدالت صحبت میکنی ، چرا میخواهی بدون نوبت نان بگیری؟
مگر همین دینی که یه عمر دارید ازش حرف میزنید دستور به عدالت نداده ، چرا میخواهید بی عدالتی کنید ؟

گفتم که اولا من از شما اجازه گرفتم و نمیخواستم بدون رضایت شما نان بدون نوبت بگیرم و شما آزاد هستید که اجازه بدهید یا اجازه ندهید ،

اما نکته مهمی که باید به آن توجه کنید این است که همان اسلامی که در آن از عدالت صحبت شده و به آن تاکید شده ، به اهمیت احترام به پیرمردها هم تاکید کرده است ، اسلامی که عدالت خواه هست طرفدار احترام جوانان به پیرمردها هم هست که اگر پیرمردی از جوانان تقاضایی داشت خیلی ساده و یک خطی آن تقاضا را رد نکنند !

پ ن: خیلی از اختلافاتی که در خانواده ها و یا جامعه رخ میدهد ناشی از نگاه تک بعدی به دین است، مثلا وقتی به مردی میگوییم چرا به زن و فرزندت ظلم میکنی، میگوید من در عوض اینقدر به والدینم خدمت کرده ام که آن ظلمها جبران میشود! انگار دین دستوری برای ظلم نکردن به زن و فرزند نداشته و….

? خاطره ای از حاج آقا قرائتی

موضوعات: جهت منبر, از هر دری  لینک ثابت



 [ 12:40:00 ب.ظ ]





فرم در حال بارگذاری ...


  از هر دری   ...

گفتگوی ثروتمند زاده و فقیر زاده در کنار گور پدرانشان

ثروتمند زاده ای را در کنار قبر پدرش دیدم نشسته بود و در کنار او فقیر زاده ای که او هم کنار قبر پدرش بود.

ثروتمند زاده با فقیر زاده مناظره می کرد و می گفت: «صندوق گور پدرم، سنگی است و نوشته روی سنگ رنگین است. مقبره اش از سنگ مرمر فرش شده و در میان قبر، خشت فیروزه به کار رفته است، ولی قبر پدر تو از مقداری خشت خام و مشتی خاک، درست شده، این کجا و آن کجا؟»

فقیرزاده در پاسخ گفت: «تا پدرت از زیر آن سنگ های سنگین بجنبد، پدر من به بهشت رسیده است!»

موضوعات: از هر دری  لینک ثابت



 [ 12:35:00 ب.ظ ]





فرم در حال بارگذاری ...



  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
انتظار ظهور حضرت مهدی ع