فرمانده شهید محمدتقے سالخورده
…صبح ها با سرویسِ لشکر مے رفتیم پادگان محمد تقے هم با روحیه و شاد هم سفر هر روزمون بود .
…همیشه حواسش جمع بود وقتی ڪه همه صندلے ها پر میشد میرفت قسمت آخر ماشین که شبیه پله بود روے زمین مینشست تا یه صندلی هم ڪه شده براے بقیه پاسدارهایے ڪه میان باز بشه .
… رفقایے ڪه تازه میرسیدن و میدیدن محمد روی زمین نشسته
می گفتن محمد تو بیا سر جات بشین ما هم یڪاریش میکنیم
…محمد هم با همون لبخند همیشگیش و با زبون شیرین محلے جواب میداد
«همینجه هنیشتمه…إنه بوین!! من هنیشتمه برار»
همین جا نشستم …ببین!! من نشستم داداش
…تا رسیدن به پادگان با شوخ طبعی و خوش اخلاقی صحبت میکرد
با اینکه روی زمین نشسته بود و خاکے شده بود اصلا به روے خودش نمی آورد
قال رسول الله صلى الله علیه و آله : اَلنِّیَّةُ الحَسَنَةُ تُدخِلُ صاحِبَهَا الجَنَّةَ
… نیت خوب صاحب خویش را به بهشت مے برد.
نهج_الفصاحه ،ص143 ،ح3163
راوی : دوست و همرزم شهید آقاے مسعودیان زاده
موضوعات: شهید و شهادت
لینک ثابت
[ 09:02:00 ق.ظ ]