کربلا مدرسه نرجسیه(س) سنجان
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



انتظار ظهور حضرت مهدی ع




جستجو






Random photo

حجاب



  حکایت   ...

داستان های آموزنده

? عیسی علیه السلام و مرد حریص (حرص)

حضرت عیسی علیه السلام به همراهی مردی سیاحت می کرد، پس از مدتی راه رفتن گرسنه شدند و به دهکده ای رسیدند. عیسی علیه السلام به آن مرد گفت: برو نانی تهیه کن و خود مشغول نماز شد.
آن مرد رفت و سه عدد نان تهیه کرد و بازگشت، اما مقداری صبر کرد تا نماز عیسی علیه السلام پایان پذیرد. چون نماز طول کشید یک دانه نان را خورد. حضرت عیسی علیه السلام سوال کرد نان سه عدد بوده؟ گفت: نه همین دو عدد بوده است.
مقداری بعد از غذا راه پیمودند و به دسته آهویی برخوردند، عیسی علیه السلام یکی از آهوان را نزد خود خواند و آن را ذبح کرده و خوردند.
بعد از خوردن عیسی فرمود: به اذن خدا ای آهو حرکت کن، آهو زنده شد و حرکت کرد. آن مرد در شگفت شد و سبحان الله گفت: عیسی علیه السلام فرمود: ترا سوگند می دهم به حق آن کسی که این نشانه قدرت را برای تو آشکار کرد بگو نان سوم چه شد؟ گفت: دو عدد بیشتر نبوده است!
دو مرتبه به راه افتادند و نزدیک دهکده بزرگی رسیدند و به سه خشت طلا که افتاده بود برخورد کردند. آن مرد گفت: اینجا ثروت زیادی است! فرمود: آری یک خشت از تو، یکی از من، خشت سوم را اختصاص می دهم به کسی که نان سوم را برداشته، آن مرد حریص گفت: من نان سومی را خوردم.
عیسی علیه السلام از او جدا گردید و فرمود: هر سه خشت طلا مال تو باشد.
آن مرد کنار خشت طلا نشسته بود و به فکر استفاده و بردن آنها بود که سه نفر از آنها عبور نمودند و او را با خشت طلا دیدند.
همسفر عیسی را کشته و طلاها را برداشتند، چون گرسنه بودند قرار بر این گذاشتند یکی از آن سه نفر از دهکده مجاور نانی تهیه کند تا بخورند. شخصی که برای آن آوردن رفت با خود گفت: نان ها را مسموم کنم، تا آن دو نفر رفیقش پس از خوردن بمیرند و طلاها را تصاحب کند.
آن دو نفر هم عهد شدند که رفیق خود را پس از برگشتن بکشند و خشت طلا را بین خود تقسیم کنند. هنگامی که نان را آورد آن دو نفر او را کشته و خود با خاطری آسوده به خوردن نانها مشغول شدند.

چیزی نگذشت که آنها بر اثر مسموم بودن نان مردند. حضرت عیسی علیه السلام در مراجعت چهار نفر را بر سر همان سه خشت طلا مرده دید و فرمود: (این طور دنیا با اهلش رفتار می کند.

موضوعات: حکایت, جهت منبر  لینک ثابت



[جمعه 1397-04-15] [ 02:50:00 ب.ظ ]





  طنز   ...

طنز

مردی ازدواج مجدد میکنه و وقتی زن متوجه میشه به روی خودش نمیاره و خودش رو به بی اطلاعی میزنه.!

شرایط زندگی روز به روز بهتر میشه و ١٦ سال به خوبی و خوشی زندگی میکنند، مرد میمیره و بعد از مراسم خانواده مرد تو خونه جمع میشن و میخوان موضوع ازدواج مجدد مرحوم رو به خانم بگن، زن هم خیلی عادی و بیخیال بهشون نگاه میکنه.!

بالاخره پدر شوهرش میاد میگه دخترم میخوام موضوع مهمی رو باهات درمیون بگذارم فقط ازت خواهش میکنم منطقی باش و شرایط رو از این که هست سخت تر نکن، زن میپرسه میخوای در مورد ازدواج دوم شوهرم صحبت کنی؟

همه با تعجب میگن مگه تو میدونستی؟

میگه از همون ابتدا فهمیدم ولی به روی خودم نیاوردم چون اگه اون روز دعوا راه مینداختم ….. شبهامون رو تقسیم میکرد، خرجی خونه رو تقسیم میکرد، تا ازم ناراحت میشد میرفت پیش اون یکی، من هم خودم رو به بی اطلاعی زدم و در نتیجه:

هر شب کنارم بود، از این میترسید که متوجه بشم خرجی خونه بیشتر شد و مرتب برام هدیه میخرید، همیشه دنبال راضی کردنم بود و میترسید پیش من لو بره، اصلاً بهترین سالها همونهایی بود که اون ازدواج مجدد کرده بود و من مثل ملکه زندگی میکردم و شوهرم مثل مرگ ازم میترسید.! از این بهتر چی بخوام؟؟!

میگن شیطون کتاباشو جمع کرده رفته پیشش برای یک دوره آموزش فشرده

موضوعات: طنز  لینک ثابت



 [ 02:39:00 ب.ظ ]





  ظهور   ...

️در دوران مجاهدت و قبل از ظهور
راحت طلبی
ممنوع

موضوعات: کربلا  لینک ثابت



 [ 02:36:00 ب.ظ ]





  آداب سفره   ...

یکی از آداب مهم سفره

امام صادق علیه السلام فرمودند:

کُلُوا ما یَقَعُ مِنَ الْمائِدَةِ فِى الْحَضَرِ، فَإ نَّ فیهِ شِفا مِنْ کُلِّ دا، وَلا تَاکُلُوا مایَقَعُ مِنْها فِى الصَّحارى ؛

? هنگام خوردن غذا ? در منزل، آنچه که اطراف سفره و ظرف مى ریزد جمع کنید و میل نمائید که در آن ها شفاى دردهاى درونى است ، ولى چنانچه در بیابان سفره انداختید؛ اضافه هاى آن را رها کنید براى جانوران .

مستدرک الوسائل : ج 16 ص 288 ح 1.

توجه داشته باشید که با رعایت همین نکات ساده از بسیاری از بیماری ها در امان خواهیم ماند…

موضوعات: احادیث  لینک ثابت



 [ 02:33:00 ب.ظ ]





  در محضر قرآن   ...

در محضر قرآن
آن‌ها فقط یک قلب دارند که رویش نوشته: حسین، خون خدا!

موضوعات: جهت منبر, تفسیر آیه  لینک ثابت



 [ 02:29:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
انتظار ظهور حضرت مهدی ع
 
 
مداحی های محرم