❄️⇦خانمی است شوهر بسیار متدیّن و اهل نماز و روزه، خانم افسرده شده است. رسیدگی کردیم دیدیم 20 سال این آقا صبح گفته خداحافظ، شب گفته سلام. بله همان آدم مومن مقدّس! نماز جماعتش را با غفلیه و الذَنون الذهب اَش همه را در مسجد خوانده آمده.
❄️⇦ بله بعضی ها دین را مسخره کرده اند. دین این نیست که عزیز من. شب می آید خانه، حاجی شام داریم، بیاورم؟ با یک لحنی میگوید: چی داریم؟ یک لقمه خورده میگویند حاجی خوابش برد. هیچی، روی حاجی رو بپوشونید!
❄️⇦ صبح هم بیدار شده نماز و تعقیبات.
بعد هم با اَخم خداحافظ. نه یکی نه دوتا بلکه یک گونی پر، خانم ها نامه نوشتند. حرفشان این است که جیبمان پر از پول است. طلا ، امکانات و خانه بزرگ…. ولی محبت ندیدیم.
❄️⇦ این موضوع یک طرفه نیست. از آن طرف آقا داریم که خانم افسرده اش کرده است. اینقدر خانم بداخلاقی کرده آقا نمیداند چه کار کند. یک خورده بشینید محاسبه ی نفس بکنید. در بهار درختان را هَرس میکنند، چندتا گل می کارند. چند تا گل بکارید. گل رافت و عطوفت بکار!
❄️⇦ خانم، آقا! ببینم میتوانی اخلاقت را خوب کنی! میتوانی فریاد نزنی! میتوانی غضب را کنترل کنی! وقتی به باغچه رسیدگی میکنند، بعضی گیاه ها را که خشک شده، در بهار از ریشه در می آورند. این تکبر را بندازید دور. گیاهِ از خود راضی بودن را بنداز دور.
❄️⇦پس کی میخواهیم متحول بشویم…؟
[یکشنبه 1397-06-11] [ 09:44:00 ق.ظ ]