جواد الائمه مهربان بود و خیرخواه.دست مردم را در دستان خدا می گذاشت و می فرمود: «کَیْفَ یُضَیَّعُ مَنِ اللّهُ کافِلُهُ» چگونه درماند کسی که خداوند سَرپرست او باشد؟
او می فرمود تا وقتی در آغوش خدا هستید نگران گرفتاریها نباشد: «لَؤْکانَتِ السَّمواتُ وَالْأرْضُ رَتْقَا عَلى عَبْدٍ ثُمَّ اتَّقىَ اللّه َ تَعالى لَجَعَلَ مِنْها مَخْـرَجا»، اگر آسمانها و زمین بر شخصى بسته باشد، ولى تقـواى الهى پیـشه کـند، خداوند گشایشى از آنها برایش قرار مى دهد.
او راه رسیدن به سربلندی و عزت را در اعتماد به خدا می دانست و می فرمود: «الثِّقَةُ باللّه ِ تعالى ثَمَنٌ لِکُلِ غالٍ ، وسُلَّمٌ إلى کُلِّ عالٍ» اعتمادِ به خداوند متعال، بهاى هر چیز گرانی است و نردبان رسیدن به هر بلندایی.
و می فرمود: «عِزُّ الْمُؤْمِنِ غِناه عَنِ النّاسِ» عزّت مؤمن در بی نیازی و طمع نداشتن به مال و زندگی دیگران است.
حیف اما مهرش را برنتافتند.
دنیا را بدون او خواستند و در جوانی با زهر کینه مسمومش ساختند.
امام جوان در گوشه حجره مظلومانه جان داد و مردم نفهمیدند چه گوهری از دستشان رفت.
[یکشنبه 1397-05-21] [ 02:04:00 ق.ظ ]