هر بار خطایی میکرد و نگران فاش شدنش میشد، با خودش میگفت: چه کسی میتواند بفهمد! به این میگویند جوانی کردن، اشکالی ندارد؛ همینطور که مادر با تلویزیون قرآن میخواند، یکلحظه نگاهش به صفحه تلویزیون افتاد: یوم التبلی السرائر (1): روزی که رازها فاش میشود؛ خشکش زد.
تابهحال کارهای خود را از چه کسی مخفی کردم؟ از همانکسی که همهچیز را میداند یا از خانوادهام؟ خانوادهام میخواهند به من کمک کنند یا آنکسی که همه دنیا دست او است؟
گاهی با یک تلنگر کوچک، خیلی چیزها را با عمق وجود خود درک میکنیم.
پینوشت:
1) طارق، آیه 9
[چهارشنبه 1397-04-13] [ 03:35:00 ب.ظ ]