تلنگر

دل دل کنان

خوشان خوشان

چندی پیش، رفته بودیم جمکران ?

رفتیم #وضوخانه که تجدید وضویی داشته باشیم
کمی جا خوردم.. !

آخه فقط وضوخانه نبود !
.
بیشتر شبیه سالن #آرایشگاه بود تا محل وضو ❌

دخترکان و مادران..
پیر و جوان..

#چادری و #مانتویی..

#باحجاب و #شل_حجاب

یک به یک در صف آینه !!!! ?

یکی دهان باز..
یکی چشمش از حدقه بیرون زده انگار..
یکی دقت بالا ، که مبادا خط چشمش بالا و پایین شود..

به به چه صفایی به سرو تن دادند.. ✖

آخه میدانی، داشتند میرفتند که همگی یک صدا بگویند : العجل العجل یا مولانا یا صاحب الزمان.. ❗

میان اینان دخترکی تازه به سن تکلیف رسیده ..
چادر به سر..
همچو فرشته..?
نگاه میکرد هاج و واج به صف بستگان..!!!!

مانده بودم در ذهن دخترک چه میگذرد ❗
چه میکنند اینها ..
‌نکند عروسی برپاست و من بی خبر… ❌
یا که میگذشت در ذهنش کاش قد من هم میرسید به آینه.. ❌
یا که اصلا گیج مانده بود از حرکات چشم و دهن.. ❌

من اما در دل گفتم :
ای دخترک معصوم، فرشته روی زمین..
ای عزیز دل..
.
چه خوب که قدت به آینه نمیرسد… ✔
چه خوب که آینه اندازه قد و قامتت نیست.. ✔
شاید با العجل تو آقا بیاید… ✔
شاید!!!

و من همچنان در فکر آینه بودم..
وضوخانه در اماکن مذهبی برای چه بود آخر ؟؟؟؟؟

اللهم عجل لولیک الفرج ?
اللهم الجعل عواقب امورنا خیرا ولا تجعل عواقب امورنا شرا
حرمت اماکن مذهبی رو نگه داریم
دل اقارو بیشتر از این خون نکنیم

موضوعات: جهت منبر  لینک ثابت



[پنجشنبه 1397-04-14] [ 06:01:00 ق.ظ ]