حضرت موسی علیه السلام فقیری را دید که از شدت تهیدستی ، برهنه روی ریگ بیابان خوابیده است.

چون نزدیک آمد ، او عرض کرد : ای موسی ! دعا کن تا خداوند متعال معاش اندکی به من بدهد که از بی تابی، جانم به لب رسیده است .

موسی برای او دعا کرد و از آنجا (برای مناجات به کوه طور) رفت.

چند روز بعد ، موسی علیه السلام از همان مسیر باز می گشت دید همان فقیر را دستگیر کرده اند و جمعیتی بسیار در گرد او اجتماع نموده اند ، پرسید :

چه حادثه ای رخ داده است ؟

حاضران گفتند: تا به حال پولی نداشته تازه گی مالی بدست آورده و شراب خورده و عربده و جنگجوئی نموده و شخصی را کشته است.!

اکنون او را دستگیر کرده اند تا به عنوان قصاص ، اعدام کنند!

خداوند در قرآن می فرماید : (اگر خدا رزق را برای بندگانش وسعت بخشد ، در زمین طغیان و ستم می کنند)

پس موسی علیه السلام به حکمت الهی اقرار کرد، و از جسارت و خواهش خود استغفار و توبه نمود.

http://eitaa.com/joinchat/2574188547C196ea40fc2

موضوعات: داستانک  لینک ثابت



[یکشنبه 1397-06-04] [ 04:30:00 ب.ظ ]