کربلا مدرسه نرجسیه(س) سنجان
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


شهریور 1397
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            



انتظار ظهور حضرت مهدی ع




جستجو






Random photo

اصلاح جامعه



  از هر دری   ...

? امام کاظم علیه‌السلام :

✨به تبدار ، گوشت کبک بخورانید ؛
✨چرا که پاها را نیرو می‌دهد
✨و تب را کاملاً دور می‌کند.

? بحارالأنوار ، ج 65 ، ص 43 ، ح 1

موضوعات: از هر دری  لینک ثابت



[چهارشنبه 1397-06-14] [ 03:26:00 ب.ظ ]





  خوراکی ها   ...

? امام صادق علیه السلام :

⇐هر میــــــوه اى سمّى دارد،
⇐هرگاه میوه به دستتان رسید،
⇐آن را با آب بشـــــــــویید
⇐و یا در آب فــرو برید.

? کافى(ط-الاسلامیه) ج 6

موضوعات: خوراکی ها و نوشیدنی ها  لینک ثابت



 [ 03:24:00 ب.ظ ]





  حدیث ناب   ...

? پیامبر صلى الله علیه و آله :

? با هم غذا بخورید
? و پراکنده نباشید،
? که برکت با جماعت است.

? بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 63

موضوعات: احادیث  لینک ثابت



 [ 03:22:00 ب.ظ ]





  پزشکی   ...

? امام على علیه السلام :

⓵خوردن به،
⓶قوه ای برای قلب ضعیف ،
⓷معده را پاک،
⓸ترسو را شجاع
⓹و فرزند را زیبا مى کند.

? تحف العقول ص 101

موضوعات: پزشکی  لینک ثابت



 [ 03:19:00 ب.ظ ]





  از هر دری   ...

مکتب وجدان

دانش آموزی چنین حکایت می کند: ساعت امتحان درس دینی بود. تنبلی و سستی در درس خواندن کار دستم داده بود و اضطراب سراپای وجودم را فرا گرفته بود. چه کنم؟

هر لحظه فکری به ذهنم می آمد آخر تصمیم خود را گرفتم و از روشی که قبلاً نیز بارها استفاده کرده بودم، کمک گرفتم. آری، کتاب بینش دینی را در کشوی میزی گذاشته و با ظرافت تمام آن را طوری قرار دادم که نه کسی متوجه شود و نه به هنگام استفاده دچار مشکل شوم. لحظه ای احساس آرامش کردم.

معلم وارد کلاس شد و سؤالها را به ما داد و من آماده… اما ناگهان او همه بچه های کلاس را غافلگیر کرد. آهسته به سوی تخته سیاه رفت و بر روی آن آیه ای کوتاه نوشت:

«إِنَّ رَبَّکَ لَبِالمِرصادِ: به راستی خدای تو در کمین گنهکاران است»(فجر/ 14)

سپس رو به ما کرد و گفت: آخرین نفر ورقه های امتحان بچه ها را به دفتر بیاورد و به من تحویل بدهد. و آنگاه پیش چشمان مبهوت ما از کلاس خارج شد.

او نگاه همواره ناظر خداوند را به یاد ما آورد و خود رفت، حالت عجیبی به من دست داد. در ورقه ام هیچ چیز ننوشتم، جز یک بیت شعر:

? خوشا در مکتب وجدان نشستن
? شدن صفر و زنامردی گسستن

موضوعات: از هر دری  لینک ثابت



 [ 03:18:00 ب.ظ ]





  تربیتی   ...

رنج یا موهبت

آهنگری با وجود رنج های متعدد عمیقاً به خدا عشق می ورزید.

روزری یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت، از او پرسید: چگونه می توانی خدایی را که این همه رنج نصیبت کرده دوست داشته باشی؟

آهنگر گفت: وقتی تکه آهنی را در کوره قرار می دهم و آن را روی سندان می گذارم و می کوبم تا وسیله ای بسازم؛ اگر به صورت دلخواهم درآمد می دانم که مفید خواهد بود، اگرنه آن را کنار می گذارم.

همین باعث شده که همیشه به درگاه خداوند دعا کنم که پروردگارا، مرا در کوره های رنج قرار بده، اما کنار نگذار.

موضوعات: تربیتی  لینک ثابت



 [ 10:04:00 ق.ظ ]





  تربیتی   ...

عاقبت تملّق

کریم خان زند پس از آن که به پادشاهی رسید، شیراز را به پایتختی انتخاب کرد و از چنان محبوبیتی برخوردار شد که نامش به عنوان سر سلسله زندیه در سراسر ایران پیچید.

روزی عموی او برای دیدنش به پایتخت آمد. کریم خان دستور داد از وی پذیرای کنند و لباس های فاخر به او بپوشانند.

چند روزی از اقامتش نگذشته بود که در یکی از جلسات مهم مملکتی شرکت کرد. با دیدن قدرت و منزلت برادرزاده اش بادی به غبغب انداخت و گفت: کریم خان، دیشب خواب پدرت را دیدم که در بهشت کنار حوض کوثر ایستاده بود و حضرت علی (ع) جامی از آب کوثر به او می داد.

کریم خان اخم هایش را در هم کشید و دستور داد وی را از مجلس اخراج و سپس از شهر بیرون کنند. رؤسای طوایف از او علت این رفتار خشونت آمیز را جویا شدند.

کریم خان گفت: من پدر خود را می شناسم. او مردی نیست که لایق گرفتن جامی از آب کوثر از دست حضرت علی (ع) باشد. این مرد می خواهد با تملّق و چاپلوسی مورد توجه قرار گیرد و اگر تملّق و چاپلوسی به صورت عادت در آید، پادشاه دچار غرور و بدبینی می شود و کار رعیت هرگز به سامان نمی رسد.

موضوعات: تربیتی  لینک ثابت



 [ 10:02:00 ق.ظ ]





  تربیتی   ...

فرزند فراموشکار

فرزند یکی از سران ممالک در خاطرات خود می گوید: سال ها پیش، شبی دیر وقت، در ساعات بعد از نیمه شب مرا از خواب بیدار کردند و گفتند: مادرت می خواهد تلفنی با شما صحبت کند. خیلی تعجب کردم این چه کار مهمی است که در این موقع مرا از خواب بیدار کرده اند.

خواب آلود پای تلفن رفتم؛ مادرم بدون مقدمه گفت: «سلام پسرم! به تو تبریک می گویم، امشب، شب تولد توست.» با اوقات تلخی جواب دادم: همین؟! این موقع مرا از خواب بیدار کردی که شب تولد من است؟

- مگر ناراحت شدی؟

- البته که ناراحت شدم مادر جان! این کار را می توانستی فردا صبح انجام دهی.

مادرم با خنده گفت: ناراحت نشو عزیزم، 29 سال پیش از این، درست در همین ساعت مرا از خواب خوش بیدار کردی، درد شدیدی عارضم کردی، اهل منزل و همسایه را هم از خواب بیدار کردی، مرا مجبور کردی بیمارستان بروم.

دکتر و پرستار دورم جمع شدند، چه شده؟ چه خبر است؟ هیچ.

معلوم شد آقازاده می خواهند تشریف بیاورند، در حالی که سرکار، صبر نکردید صبح روز بعد تشریف بیاورید و بی جهت عده ای را از خواب خوش محروم نسازید

موضوعات: اخلاقی, تربیتی  لینک ثابت



 [ 09:59:00 ق.ظ ]





  اخلاقی   ...

سخاوت و بخشندگی امام موسی کاظم (ع)

? امام کاظم علیه السلام در سخاوت و بخشندگی مانند نیاکان بزرگوار خود بود . بدره های (کیسه های) سیصد دیناری و چهارصد دیناری و دو هزار دیناری می آورد و بر ناتوانان و نیازمندان تقسیم می کرد. از حضرت موسی کاظم روایت شده است که فرمود : ” پدرم (امام صادق ع) پیوسته مرا به سخاوت داشتن و کرم کردن سفارش می کرد". شبانه به تفقد از فقرا و تهیدستان مدینه میپرداخت و انبانى که در آن پول نقره و آرد و خرما بود، بدایشان مىرساند. فقرا هم نمیدانستند که این انبان از جانب چه کسى است.

✅ معنی جواد از نظر امام کاظم (ع)

در تحف العقول آمده است که مردى معنى جواد را از آن حضرت پرسید. او در پاسخ فرمود:

اگر منظور تو جواد از مخلوقات است باید بدانى جواد کسى است که هر چه از جانب خدا بر او واجب است ادا کند،و بخیل کسى است که تکلیف الهى را ادا نکند

و اگر مقصود تو جواد بودن خداست، باید بدانى که خداوند چه ببخشد و چه دریغ کند جواد است. چون اگر نبخشد، چیزى را بخشیده که از آن تو نبوده استو اگر هم دریغ ورزد آن را دریغ کرده که از آن تو نبوده است.
⛅ ️اللهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج… ⛅

موضوعات: اخلاقی  لینک ثابت



 [ 08:32:00 ق.ظ ]





  جهت منبر   ...

اى مردم! من برایتان روشن کردم و به شما فهمانیدم، و این على است که بعد از من به شما می‌فهماند.

بدانید که من بعد از پایان خطابه‌ام شما را به دست دادن با من به عنوان بیعت با او و اقرار به او، و بعد از من به دست دادن با خود او فرا می‌خوانم.

بدایند که من با خدا بیعت کرده‌ام و على با من بیعت کرده است، و من از جانب خداوند براى او از شما بیعت می‌گیرم خداوند می‌فرماید: «کسانى که با تو بیعت می‌کنند در واقع با خدا بیعت می‌کنند، دست خداوند بر روى دست آنان است. پس هر کس بیعت را بشکند این شکستن بر ضرر خود اوست، و هر کس به آنچه با خدا عهد بسته وفادار باشد خداوند به او اجر عظیمى عنایت خواهد کرد».

⛅ ️اللهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج… ⛅

موضوعات: جهت منبر, در محضر معصوم(ع)  لینک ثابت



 [ 08:27:00 ق.ظ ]





  ولایت   ...

آیا قرآن امامت و نبوت کودک را تایید می کند؟

? ازنظر قرآن امامت، نبوت و ولایت در سنین کودکی نه‌ تنها امری ممکن است بلکه از وقوع آن نیز در قرآن آیاتی وارد شده است:
✍ الف. خداوند متعال خطاب به حضرت یحیی می‌فرماید: «یَا یَحْیَى خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا»؛(1) «ای یحیی! تو کتاب آسمانی ما را به قوت فراگیر و به او در کودکی مقام نبوت دادیم».
فخر رازی درباره حکمی که خداوند به حضرت‌یحیی(علیه السلام) داد می‌گوید: «مراد از حکم در آیه شریفه، همان نبوت است؛ زیرا خداوند متعال عقل او را در کودکی محکم و کامل کرد و به او وحی فرستاد، چرا که خداوند حضرت‌یحیی و عیسی را در کودکی به پیامبری برگزید، برخلاف حضرت‌موسی و محمد(صلی الله علیه و آله) که آنان را در بزرگ‌سالی به رسالت مبعوث نمود.»(2)

✍ ب. و نیز درمورد حضرت‌عیسی(علیه السلام) می‌فرماید: فَأَشَارَ‌تْ إِلَیْهِ قَالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَن کَانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّـهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا(3) «مریم [در پاسخ به ملامت‌گران] به طفل اشاره کرد. آن‌ها گفتند چگونه با طفل گهواره‌ای سخن گوییم؟ آن طفل گفت: همانا من بنده خدایم که مرا کتاب آسمانی و شرف نبوت عطا فرمود…».

? پی‌نوشت‌ها:
1. مر یم، 12.
2. تفسیر فخر رازی، ج11، ص192.
3. مریم 29 و 30.

⛅️اللهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج…⛅️

موضوعات: جهت منبر  لینک ثابت



 [ 08:25:00 ق.ظ ]





  تربیتی   ...

قلبـ?ـی ڪہ بہ غیـر خدا مشغوڸ ‌شود

دیگـر صداے اذاڹ تـأثیـرے نمی‌گذارد ?

❌ دڸ‌، بـراے اهڸ آسمـاڹ تنگ نمی‌شود…❗️

و تمـام سرمایہ دڸ، از بیݧ می‌رود ?

موضوعات: اخلاقی, تربیتی  لینک ثابت



 [ 08:14:00 ق.ظ ]





  تربیتی   ...

✔️ حلـم آموختنی است

❌ اساساً هیچ ڪمالی را بدوڹ آموختڹ و تعلیم

نمی‌توانیم بہ منصۂ ظہور برسـانیم❗️

در واقـع بـاید بیاموزیم، تمریڹ ڪنیم، تا بہ قـ ? ـدرت برسیم…

و از صبورےِ خودماڹ لـذت ببـریم…

موضوعات: تربیتی  لینک ثابت



 [ 08:12:00 ق.ظ ]





  تربیتی   ...

✔️حشر در قیامت، بر پایہ محبت است❗️

✍ یعنی با چیزے ڪہ دوستش داریم محشور می‌شویم…

یڪ سؤاڸ بسیـار مہم ?

بہ راستی بہ چہ چیزے علاقہ داریم‼️

موضوعات: تربیتی  لینک ثابت



 [ 08:11:00 ق.ظ ]





  مهدی جان   ...

هجاهاے نـام تو را دوست دارد و بی‌معطلی می‌نگارد…بیـا

? ڪہ قلـب شیشہ‌اےِ انتظارماڹ هـر روز تَرَڪ بـر می‌دارد

و صبـرمـاڹ را بہ یغمـا می‌برد?

? ما دڸ را باختہ‌ایم اگر نقـاب از چہره بـردارے ?

⛅ أللَّہمَ؏َـجِّڸْ لولیِڪَ ألْفـرج ⛅

موضوعات: کربلا  لینک ثابت



 [ 08:07:00 ق.ظ ]





  کلام علما   ...

?علامه طباطبائی (ره):

♦️کسی که می‌خواهد اهل معرفت شود باید معاشرتش را مخصوصا با اهل غفلت و اهل دنیا کم کند و فرش هر مجلسی نباشد و کار شبانه روزی او در مجالس بیهوده صرف نشود و از معاشرتهای بی‌فایده و بی مغز تا می‌تواند اجتناب نماید و طوری نشود که با همه و در هر مجلسی حاضر شود هم چنین برای کسی که می خواهد اهل معرفت شود لازم است در خوردن حتی حلال میانه‌رو باشد و افراط نکند و شکمو و پرخور نباشد بلکه تا گرسنه نشده سر سفره حاضر نشود و تا اشتها دارد دست از غذا خوردن بردارد و از لحاظ خواب و سخن گفتن نیز باید حد اعتدال را مراعات کند

موضوعات: کلام علما  لینک ثابت



 [ 05:33:00 ق.ظ ]





  داستانک   ...

داستان بسیار آموزنده
در بنى اسرئیل عابدى بود که دنبال کارهاى دنیا هیچ نمى رفت و دائم در عبادت بود، ابلیس صدایى از دماغ خود در آورد که ناگاه جنودش جمع شدند، به آنها گفت :
چه کسى از شما فلان عابد را براى من مى فریبد؟ یکى از آنها گفت : من او را مى فریبم .
ابلیس پرسید: از چه راه ؟ گفت : از راه زن ها. شیطان گفت : تو اهل او نیستى و این ماءموریت از تو ساخته نیست ، او زنها را تجربه نکرده است . دیگرى گفت : من او را مى فریبم . پرسید: از چه راه بر او داخل مى شوى ؟ گفت : از راه شراب ، گفت : او اهل این کار نیست که با اینها فریفته شود. سومى گفت : من او را فریب مى دهم ، پرسید: از چه راه ؟ گفت : از راه عمل خیر و عبادت ! ، شیطان گفت : برو که تو حریف اویى و مى توانى او را فریب دهى .
آن بچه شیطان به جایگاه عابد رفت و سجاده خود را پهن کرده ، مشغول نماز شد، عابد استراحت مى کرد، شیطان استراحت نمى کرد. عابد مى خوابید، شیطان نمى خوابید و مدام نماز مى خواند، بطورى که عابد عمل خود را کوچک دانست و خود را نسبت به او پست و حقیر به حساب آورد و نزد او آمده ، گفت : اى بنده خدا به چه چیزى قوت پیدا کرده اى و اینقدر نماز مى خوانى ؟ او جواب نداد، سؤ ال سه مرتبه تکرار شد که در مرتبه سوم شیطان گفت : اى بنده خدا من گناهى کرده ام و از آن نادم و پشیمان شده ام ؛ یعنى توبه کرده ام ، حال هرگاه یاد آن گناه مى افتم به نماز قوت و نیرو پیدا مى کنم .
عابد گفت : آن گناه را به من هم نشان بده تا من نیز آن را مرتکب شوم و توبه کنم که هر گاه یاد آن افتادم بر نماز قوت پیدا کنم . شیطان گفت : برو در شهر فلان زن فاحشه را پیدا کن و دو درهم به او بده و با او زنا کن . عابد گفت : دو درهم از کجا بیاورم ؟ شیطان گفت : از زیر سجاده من بردار. عابد دو درهم را برداشت و راهى شهر شد.
عابد با همان لباس عبادت در کوچه هاى شهر سراغ خانه آن زن زناکار را مى گرفت . مردم خیال مى کردند براى موعظه آن زن آمده است ، خانه اش را نشان عابد دادند. عابد به خانه زن که رسید، مطلب خود را اظهار نمود. آن زن گفت : تو به هیئت و شکلى نزد من آمده اى که هیچ کس با این وضع نزد من نیامده است جریان آمدنت را برایم بگو، من در اختیار تو هستم . عابد جریان خود را تعریف نمود. آن زن گفت : اى بنده خدا! گناه نکردن از توبه کردن آسانتر است وانگهى از کجا معلوم که تو توفیق توبه را پیدا کنى ، برو، آن که تو را به این کار راهنمایى کرده شیطان است . عابد بدون آن که مرتکب گناهى شود برگشت و آن زن همان شب از دنیا رفت ، صبح که شد مردم دیدند که بر در خانه اش نوشته که بر جنازه فلان زن حاضر شوید که اهل بهشت است ! مردم در شک بودند و سه روز از تشییع خوددارى کردند، تا خدا وحى فرستاد به سوى پیامبرى از پیامبرانش که برو بر فلان زن نماز بگزار و امر کن مردم را که بر وى نماز گزارند. به درستى که من او را آمرزیده ام ، و بهشت را بر او واجب گردانیدم ؛ زیرا که او فلان بنده مرا از گناه و معصیت بازداشت .

موضوعات: داستانک  لینک ثابت



 [ 05:31:00 ق.ظ ]





  کلام علما   ...

روح انسانی در عالم مجرّدات پیش از ورود به دنیا حقیقت زیبایی و حُسن مطلق را بی پرده و مشاهده نموده است . پس در این دنیا چون حسن ظاهری و مجازی را می بیند ، از آن جمال مطلق که در پیش با آن آشنا شده بود یاد می کند . غم هجران به او دست می دهد و هوای عشق او را بر می دارد ، فریفته جمال می شود و همانند مرغی است که می خواهد از قفس عالم طبع پرواز کند . بنابراین عواطف و عوامل محبت همه همان شوق لقای حق است .

اما عشق جسمانی مانند حُسن صوری مجازی است ، اما عشق حقیقی سودایی است که بر سر حکیم می زند . هم چنانکه عشق مجازی سبب خروج جسم از عقیمی و تولد فرزند و مایه بقای نوع است ، عشق حقیقی نیز روح و عقل را از عقیمی رهایی داده مایه ی ادراک اشراقی و دریافتن زندگانی جاودانی یعنی نیل به معرفت جمال حقیقت و خیر مطلق و زندگانی روحانی می گردد .

آدمی به کمال و دانش آنگاه می رسد که به تعقل واصل و به مشاهده جمال او نائل آید .

عشق ها گر زین سر و گر زان سر است
عاقبت ما را بدان شَه رهبر است

موضوعات: کلام علما  لینک ثابت



 [ 05:26:00 ق.ظ ]





  حدیث ناب   ...

✅ امام عسکری (علیه السلام) می‌فرماید: «السفر الی الله لایمکن الا بامتطاء اللیل». سفر به سوی خدا ممکن نیست؛ مگر اینکه سحرها بلند شوی.

باید سحرها برای نماز شب بیدار شوید ولو اینکه مختصر بخوانید. سیصد مرتبه «العفو» نمی‌خواهد، استغفار نمی‌خواهد.
(فقط استغفار در شب های جمعه را چون ذیل‌آیه‌‌ی"وبالاسحار هم یستغفرون” روایت وارد شده ترک نفرمایید).

همین اسکلت نماز شب را هم اگر انجام دهید نتایجی خواهد داشت،
ان شاءالله. پروردگار مساعدت خواهد کرد.
آیةاللّه حق شناس

موضوعات: احادیث, در محضر معصوم(ع)  لینک ثابت



 [ 05:24:00 ق.ظ ]





  سیاسی   ...

غربزدگی یعنی درکشوری بافرهنگ غنی وچندهزارساله وسرشار از نمادهای ملی
در کیش برج ایفل نمادکشورفرانسه را بسازی و مراسم بگیری
فقط کافی است فرض کنید نماد کعبه در ایران ساخته میشد

موضوعات: سیاسی  لینک ثابت



 [ 05:08:00 ق.ظ ]





  از هر دری   ...

اینجا نقطه پایانی هر متجاوزی به ایران است دلیران تنگستان

موضوعات: از هر دری  لینک ثابت



 [ 05:06:00 ق.ظ ]





  از هر دری   ...

سوتفاهم
اگه امروز یه عده از این آقایون و خانوما دور برداشتن #تقصیر خود ماها بوده!
.
این تقصیر ما بود که به جای حاج کاظم #آژانس_شیشه_ای #پرویز_پرستویی رو گنده کردیم و ازش #بت ساختیم!
جوری که خیال کرد چیزی فراتر از یه بازیگره!
تقصیر ما بود اگه جای #عشق و #علاقه به حضرت #یوسف، شیفته و مجذوب #مصطفی_زمانی شدیم و خیال کردیم این بازیگره بوده که به یوسفِ #تاریخ جذابیت بخشیده!
.
هیچ وقت جوری عمل نکردیم که این آقایون و خانوما بفهمن اگه توجهی بهشون شده از کجا شروع شده و علت توجه بهشون فقط #نقش هایی بوده که بازی کردن، نه خودشون و #زندگی شخصیشون!
.
جوری عمل نکردیم که بفهمن زندگی شخصیشون و عقایدشون به مراتب اهمیت کمتری از نقش هایی که بازی کردن برامون داره!
.
حالا هم همینه!

#سریال نسبتا قشنگی بود که تموم شد و رفت!
.
جای اینکه ریحانه پارسا و کارهاشو رو گُنده کنید، شخصیت #لیلا رو گنده کنید!
.
جای اینکه #سینا_سهیلی رو پررنگ کنید، شخصیت حامد رو پررنگ کنید!
تقصیر شماهایی که وسط سریال صفحه_شخصی بازیگره رو سرچ میکنید تا سریعتر فالووش کنید و عکس های متفاوت تری ازش ببینین کمتر از خود اون بازیگره نیس!

موضوعات: از هر دری  لینک ثابت



 [ 05:03:00 ق.ظ ]





  حجاب   ...

مصی جون! تو دیگه چرا؟!!

موضوعات: اجتماعی حجاب, سیاسی  لینک ثابت



 [ 04:58:00 ق.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
انتظار ظهور حضرت مهدی ع