ضرب المثل
آستین نو ، بخور پلو
روزی ملا نصرالدین به یک مهمانی رفت و لباس کهنه ای به تن داشت..
صاحبخانه با داد و فریاد او را از خانه بیرون کرد..
او به منزل رفت و از همسایه خود ، لباسی گرانبها به امانت گرفت و آنرا به تن کرد و دوباره به همان میهمانی رفت..
اینبار صاحبخانه با روی خوش جلو آمد و به او خوش آمد گفت و او را در محلی خوب نشاند و برایش سفره ای از غذاهای رنگین پهن کرد.!
ملا از این رفتار خنده اش گرفت و پیش خود فکرد کرد که این همه احترام بابت لباس نوی اوست..!
آستین لباسش را کشید و گفت : آستین نو بخور پلو ، آستین نو بخور پلو .
صاحبخانه که از این رفتار تعجب کرده بود از ملا پرسید که چکار می کنی .؟
ملا گفت : من همانی هستم که با لباسی کهنه به میهمانی تو آمدم و تو مرا راه ندادی و حال که لباسی نو به تن کرده ام اینقدر احترام می گذاری .!!
پس این احترام بابت لباس من است نه بخاطر من، پس آستین نو بخور پلو ، آستین نو بخور پلو ..!!!
[سه شنبه 1397-04-19] [ 02:35:00 ب.ظ ]