این همه گوهر های فراوان ریخته!!!!!!
ابوسعید ابوالخیر در راه بود، گفت: هر جا که نظر میکنم، بر زمین همه گوهر ریخته و بر در و دیوار همه زر آویخته، کسی نمیبیند و کسی نمیچیند…
گفتند: کو؟ کجاست؟
گفت: همه جاست، هر جا که میتوان خدمتی کرد؛ یا هر جا که میتوان راحتی به دلی آورد..
آن جا که غمگینی هست و آن جا که مسکینی هست..
آن جا که یاری طالب محبت است و آن جا که رفیقی محتاج محبت..
[پنجشنبه 1397-03-03] [ 12:57:00 ب.ظ ]